نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه و بیان مسئله
آموزش و پرورش در هرجای دنیا مهم است. برای پیشرفت و توسعه یک کشور، باسواد شدن اعضای آن جامعه اهمیت زیادی دارد زیرا افراد باسواد میتوانند نقش بیشتری در توسعه اجتماعی- اقتصادی آن داشته باشند ( ,2016 :137 Murtaza, Iqbal, Khaleeq) بدون شک تعلیم و تربیت بهعنوان یکی از مهمترین فعالیتهای بشرِ امروز، از مجموعه باورها، اعتقادات، آدابورسوم و عوامل اجتماعی اقتصادی آن جامعه نشأت گرفته است و بر آن تأثیر میگذارد. به همین دلیل باوجود بنیادهای نظری مشترک در نظریههای آموزش و یادگیری، تفاوت و گوناگونیهای فراوانی در بین نظامهای آموزشی جوامع مختلف به وجود آمده است. تأثیر این عوامل بر شکلگیری نظام تعلیم و تربیت هر جامعه بهگونهای است که اقتباس رویکردهای تربیتی، مدیریتی یک نظام آموزشی بدون توجه به موقعیتهای فرهنگی و اجتماعی زیست و بالندگی آن نهتنها کارآمد نیست، بلکه ناکارآمدیهای بسیّاری را بهنظام آموزشی تحمیل میکند (Sarkar Arani, 2010)
با این وصف هر کشوری با توجه به فرهنگ و آداب رسوم خود برای آموزشوپرورش راه و رسم خود را دارد و حتی قومیتها و خردهفرهنگهای درون هرکشور نیز با توجه به آدابورسوم و راه و رسم زندگیشان، باید تعلیم و تربیتی مختص خودشان داشته باشند یکی از این قومیتها و خردهفرهنگها در کشور ما که به لحاظ شیوه زندگیشان (کوچنشینی) و آدابورسوم خاص خودشان آموزشوپرورش ویژهای را میطلبید جامعه عشایر است.
بررسی تاریخچه ی تعلیم و تربیت در بین عشایر که شیوهی زندگی آنها جزء ابتداییترین شیوههای زندگی بشر است (Bakhshande nusrat, 2005) گواه آن است ارائه آموزش به عشایر درسطح جهان به ویژه درکشورهای آسیای جنوبی یک چالش بزرگ است. گزارشات مختلف نشان می دهند که دستاوردها پایین تر از حدانتظار بوده است چنانچه «گزارش نظارت جهانی -آموزش برای همه»[1] درسال 2010 نیزنتایج پایینی ازجمله 6/6 درصد برای پسران و 8/1 برای دختران گزارش کرده اند (شریفی،2013: 4) عشایرایران نیزهمانند سایر جوامع، در طول تاریخ پرفرازونشیب خود به امر تعلیم و تربیت فرزندان خود همت گماشته و باوجود محدودیتهای فراوانی که با آن مواجه بودهاند تا چند قرن قبل با ارائهی آموزشهایی کاملاً کاربردی برای پسران و دختران خود آنها را برای پاسخگویی به احتیاجات محیط زندگی خویش آماده میکردهاند. (Sohrabi, 1994:18)
برای مثال، سلطان محمد خدابنده برای تربیت منسوبین خود مدارسی ایجاد نموده بود که همراه سلطان هنگام ییلاق و قشلاق درحرکت بوده (ayati, 1993: 62)صولت و الدوله، ایلخان قشقایی که سعی داشت کودکان و نوجوانان قشقایی باسواد شوند کلانتران و روسای بنکوها را به گرفتن معلم و باسواد کردن فرزندانشان تشویق میکرد در این دوره هر بنکوه یک معلم داشت. (Qashqai, 2006:12) به گفته اماناللهی بهاروند در بعضی از جوامع ایلی افراد ثروتمند از یک ملأ یا میرزا دعوت میکردند تا به فرزندان خود سواد بیاموزند. ( Baharvand, 1981 : 89) بعد از تصویب قانون فرهنگ (1290 هجری شمسی) و شکلگیری مدارس دولتی نیز با توجه به این قانون مدارس محدودی در ایل قشقایی تأسیس شد که دوام چندانی نداشتند(Ebrahimi, 2010: 63)
در سالهای 1330 هجری شمسی نیز با شکلگیری برنامه اصل چهار ترومن، گلن گیگن[2] بهعنوان مسئول آموزش عشایر به ایران فرستاده شد و برنامههای را برای آموزش شروع کرد، اما این برنامه نیز پس از چندی به تعطیلی گرایید.
چنانچه ملاحظه میشود اگرچه برای آموزش عشایر ایران تلاشهای جستهوگریختهای انجامشده اما همانند سایر نقاط جهان هیچکدام از این تلاشها منجر به آموزش مدون و گسترده در بین ایلات عشایر نشد تا اینکه بهمن بیگی در سال 1324 با انتشار کتابی تحت عنوان «عرف و عادت در عشایر فارس» به مشکلات عدیدهای که عشایر آن زمان با آن دستوپنجه نرم میکردند میپردازد؛ و چاره کار را در باسواد کردن ایل میداند که تا آن زمان تلاش قابلی پیرامون آن صورت نگرفته بود. وی در خاطرات خود هنگام مراجعه به مدیرکل وقت فرهنگ فارس در خصوص طرحش برای آموزش عشایر ذکر میکند:
«آخرین بار که به ملاقاتش رفتم، سنگ سرد به سینهام زد و گفت: ایجاد مدارس سیار به خوابوخیال میماند. سوابق امر نشان میدهد که در اوج قدرت رضاشاهی و منتهای ضعف و انقیاد مردم عشایر نیز چنین امری ممکن نشده است. در چنان زمانی فقط سه دبستان دو کلاسی دایر شده و همگی پس از یک سال تعطیل گشتهاند. چگونه با دگرگونی اوضاع و عنانگسیختگی قبایل، میتوان به تأسیس پنجاه مدرسه سیار توفیق یافت؟ باید منتظر اسکان این خانهبهدوشان باشیم.»(Bahman Beigi, 2ooo: 10-11)
اما بهمن بیگی همچنان بر نظر خود اصرار داشت و چاره کار را در باسواد کردن افراد ایل میدید چنانکه دریکی از دیدارهای خود با جمعی از دانش آموزان دانشسرای عشایری اشاره میدارد که:
شکی ندارم همه با من شریک و موافقید که باید به پا ایستاد و قیام کرد، تاریخ نشان داده است که گرسنگی ] علت[بسیاری از قیامهای روی زمین بوده است. تاریخ ما نیز در جنوب ایران نشان میدهد که این محرک بزرگ بارها میل به قیام را در میان اقوام و قبایل ما آفریده است لیکن ما به سبب بیسوادی هیچگاه از قیامهای خود سودی نبردهایم و سودها را دودستی تقدیم کسانی کردهایم که در غارت ما سهیم بودهاند. (Bahman Beigi, 2006: 182-183)
همین اندیشهها بود که انگیزه لازم را در وی برای باسواد کردن عشایر ایجاد نمود و متعاقب آن طرحی برای باسواد کردن عشایر تدوین و با متقاعد کردن مسئولین دولتی، در زمان حیات خود آن را اجرا و نتایج چشمگیر زیر را بدست آورد.Ghrekhloo,2018:145)) (
1- طرح تصویب تعلیمات عشایری، 1334
2- تاسیس دانشسرای عشایری،1336
3- تاسیس اداره کل تعلیمات عشایری در سال 1346 و گسترش آموزش عشایر در 16 استان کشور
4- تاسیس دبیرستان شبانه روزی عشایر،1346
5- تاسسیس کارگاه قالی بافی،1349
6- اخذ مجوز معافیت از نظام معلمان عشایری،1350
7- تاسیس هنرستان شبانه روزی فنی و حرفه ای عشایر،1351
8- تاسیس موسسه تربیت مامای عشایر با همکاری بهداری،1349
9- تاسیس واحد تربیت روستا پژشک و دامپزشک،1352
10- تاسیس دانشسرای راهنمایی تعلیماتی،1352
11- باسواد کردن و رایج کردن سواد در بین دختران ایل برای اولین بار در ایران
12- پذیرش بانوان و دختران عشایری در دانشسرا و معلم شدن آنها برای اولین بار
13-ایجاد کتابخانه سیار و ترویج کتابخوانی در بین عشایر ایران(Bahman Beigi,2000: 134)
در کنار اقدامات فوق نحوه آموزش و کیفیت آموزشی مدارس تحت پوشش تعلمیات عشایری و کسب رتبه برتر در بین مدارس کشور نیز از مزیتهای مهم اقدامات بهمن بیگی است. (Yousefi and Naderidare Shouri, 2011: 162-165)
چنانچه ملاحظه میشود در فراز و نشیبهای گوناگون تلاش برای آموزشوپرورش عشایر، تنها بهمن بیگی توانست با اندیشهها و پشتکار خود آموزش را در بین عشایر سیار به شکل گستردهای ترویج و بنیاد تعلیماتی را که بسیاری از مسئولین وقت نظام آموزشی به دلیل ماهیت زندگی عشایری، آن را غیرعملی میپنداشتند با نتایج و کیفیتی بسیار بهتر ازآنچه در دستگاه تعلیم و تربیت وقت مرسوم بود بنا نهد بهطوریکه بعضی از اندیشمندان وی را پدر تعلیمات عشایری ایران و حتی در مقام مقایسه با پستالوژی او را پیشروتر پندارندو الگوی وی را الگوی موثر و عملی پندارند(Shamshiri , 2016) به همین خاطر شایسته است که چند پایاننامه و رساله دکتری به بررسی و تبیین الگوهای عملکردی زندهیاد بهمن بیگی در آموزش عشایر ایران اختصاص یابد. . (Karimi, 2016)
لذا با توجه به اینکه طراحان نظام آموزشی کشورها و ملتها بر اساس طرز فکر و مکتب فلسفی و سیاسی خود، مقاصد تربیتی خود را تعریف میکنند و برای شروع هر کاری باید مقاصد و اهداف آن عمل معین و روشن باشد تا برای تحقق آرمانهای موردنظر از بهترین روشها و وسایل استفاده گردد. (Haji Karim Nazari, 2009). بهمن بیگی نیز بهعنوان بنیانگذار تعلیم و تربیت نوین عشایر در سطح و گستره وسیعی از ایران برای باسواد کردن عشایر اهدافی را برای خود ترسیم نموده بود و برای دستیابی به آن در طول بیستوچند سال گامهای مهمی برداشت در این مقاله با توجه هدف پژوهش حاضر که بررسی و تحلیل اهداف تعلیم و تربیت عشایر با تکیه بر دیدگاه بهمن بیگی است. تلاش شده است با توجه به متون باقیمانده از وی و مصاحبههای که با متصدیان و همکاران وی شده است به دو سئوال پاسخ دهد:
1- اهداف تعلیمات عشایر با تکیه بر دیدگاه بهمن بیگی چه بوده است؟
2- کدام اهداف از اولویت بیشتری برخوردار بوده اند؟
مبانی نظری و پژوهشی
همانطور که در سطور فوق ذکر شد تعلیم و تربیت همیشه بهعنوان یکی از مسائل اساسی بشر مطرح بوده است و از دیرباز هدفهایی را برای خود در نظر گرفته است؛ و هدف نیز همیشه بهعنوان یکی از ارکان حیاتی و شاید مهمترین مسئله تعلیم و تربیت مطرح و موردبحث واقعشده است. در تمدن بشری اهداف تربیتی جایگاه و اهمیت خاصی داشتهاند برای مثال تمدن عبری بر مفهوم مذهبی تربیت تکیه میکرد و ضمن تربیت بایستی خداشناسی صحیح حاصل میشد. در آتن منظور از تربیت هم روشنگری عقلی بود و هم آمادگی برای شهروندی، در اسپارت سپاهیگری را هدف تربیت میدانستند. آرمان تربیت رومی این بود که فرد را برای فداکاری در راه سرزمین نیاکان آماده سازد، او را در عادتهای خود معتدل و میانهرو بار آورد و کاری کندکه هیچگاه از شکستها مأیوس نشود. در قرون میانه کیفیات روحانی تربیت اولویت داشت. در دوره رنسانس آرمان دیگری پیدا کرد، استعدادهای ذاتی بشر مورد تجلیل قرار گرفت و بر تربیت فردگرایی بهجای جمعگرایی روحانی، تأکید شد.(Mayer.1995) در ایران باستان هدف عمده تربیت این بود که کودک را عضو مفید جامعه بارآورند. بهطورکلی موضوع و مسئله محوری در این خصوص آن است که غایت و آرمان تعلیم و تربیت چیست و انسان مطلوب که حاصل نظام تعلیم و تربیت است چگونه انسانی است؟ (Fazelizadeh, 2014: 74) ابنسینا برای تعلیم و تربیت دودسته اهداف فردی و اجتماعی به شرح زیر ذکر میکند
اهداف فردی تعلیم و تربیت |
اهداف اجتماعی |
1-وصول انسان به سعادت در دنیا و پس از مرگ 2- خودشناسی و تربیت و اصلاح نفس 3- شکوفایی عقل و ادراکات 4-ارضای نیازهای روحی فرد 5-اشتغال و درآمد از راه حلال 6- آمادگی برای ازدواج و تشکیل خانواده پس از اشتغال 7- احساس کرامت و عزتنفس 8- ایجاد عادت به تفکر در انسانهاست (مهمترین هدف)(Zibaqalam Mofrad& Heidari,2008:92-96) |
1-سعادت جامعه 2- پایداری و تقویت بنیان خانواده 3- معاشرت صحیح و عقلانی در جامعه |
فارابی نیز اهداف تعلیم و تربیت را به دودسته فردی (اهداف جسمانی، هنری یا ذوقی، اخلاقی، عقلانی) و اهداف اجتماعی تقسیم میکند و در خصوص اهداف اجتماعی انسان را موجودی مدنی الطبع میپندارد و معتقداست همانگونه که هر یک از اعضای بدن کارکرد ویژهای دارند، هر فرد نیز در شهر کارکرد ویژهای خواهد داشت. هرگاه یکی از اعضای بدن خوب کار نکند نیاز به پزشک دارد، بنابراین در شهر نیز برای معالجه افراد نیاز به رئیس است. اینجاست که عمدهترین هدف تعلیم و تربیت اجتماعی فارابی همانند افلاطون تربیت زمامداراست. (Fazelizadeh, 2014: 82)
در عصرجدید نیز شدیداً بر هدفهای علمی تربیت تکیه میشود (Mayer, 1995). همانطور که ملاحظه میشود این موضوع مهم بهعنوان یک مسئله چالشبرانگیز در صدر مسائل موردنظر اندیشمندان و فلسفه تعلیم و تربیت قرارگرفته است. بهگونهای که در هر کدام از مکاتب فلسفی تعلیم و تربیت و شاید حتی نزد هر یک از اندیشمندان تعلیم و تربیت، هدف تربیت بهگونهای متفاوت موردنظر قرارگرفته است.
بر همین سیاق نظام تعلیمات عشایر نیز اهدافی برای خود متصور است؛ که در اینجا به پاره ای از مطالعات انجام شده در داخل و خارج در این زمینه پرداخته میشود
امینو[3] بیان میکند که کمیسیون ملی آموزش عشایری[4] (NCNE) نیجریه در سال 1990 مطابق سند تنظیمی خود اهداف کوتاه مدت زیر را برای آموزش عشایر مطرح میکند: 1-خواندن همراه با درک و فهم مواد و اطلاعات شغلی آنها 2- ایجاد مهارت های خواندن برای درک اطلاعات مختلف روزنامه های ملی، پوسترها، کارت های رای دهی وبرچسب های اقتصادی 3-نوشتن برای ارتباط بادوستان، دولت، شرکت ها 4- انجام محاسبات ساده زندگی روزمره 5- توسعه نگرش های مثبت و خودپنداری، اعتماد به نفس و استقلال فردی و غیره و اهداف بلند مدت: ایجاد مهارت افزایش تولید و مدیریت درآمد 2- آموزش فن آوری برای بهبود و صنعتی کردن محصولات دامی 3- آموزش جهت ارائه محصولاتی که در بازار جذابیت لازم را داشته باشد 4- آموزش مهارت های لازم جهت اسفاده از تسهیلات و خدمات جدید 5- اموزش جهت کمک به اقتصاد ملی 6- اموزش تهیه مقدمات حرفه ای و اداری مورد نیاز عشایر 7- توسعه مهارت های بهداشت شخصی و اجتماعی) 2012 Iliyasu, )
بررسی ها انجام شده درباره عشایر افغانستان نشان می دهد که آنها تمایل زیادی به آموزش دخترانشان دارند زیر به گفته انها از لحاظ اخلاقی رشد خواهند کرد و به مذهب خود دلبسته میشوند، مهارت های زندگی را فرا میگیرند و مهندس و پزشک و معلم میشوند (Sharifi,2013 :11)
سازمان جهانی یونیسف[5] در مطالعه ای که در سال 1993 در ایالت کرد فان سودان شروع نمود اهدافی از قبیل: 1-تقویت اعتقادات دینی 2- توسعه توانای های ذهنی 3-ارتباط مثبت و سازنده با محیط اجتماعی و طبیعی 4- ایجاد آمادگی وتوانایی در جذب تکنولوژی مدرن 5-ساختن جامعه ای مستقل و متکی بخود 6- تقویت روحیه وفاداری 7- گسترش فرهنگ صلح 8- توسعه آگاهاهی های محیط زیستی را برای آموزش عشایر برمی شمارد (Eisa, Dasis, alla Ahmed, 2003 ) ویا ازقول میچس
بیان می دارند که هرگونه آموزش برای عشایر باید از لحاظ ارائه مهارتهای زندگی آنها را برای مواجهه با شرایط عدم اطمینان و دشوار زندگی آماده کند
کاظمی ( Kazemi,1990)ضمن بررسی تواناییها و ناتوانیهایی آموزشوپرورش عشایر از آغاز تا انقلاب اسلامی میگوید هرچند که نظام آموزش عشایری توانست از طریق آموزش و تربیت تغییراتی در ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایل به وجود آورد اما این تغییرات هرگز در جهت مطلوب نبودند.
اشرف زاده، Ashrafzadeh, 2009) ( با مقایسه ویژگیهای تعلیمات عشایر قبل و بعد از انقلاب معتقد است بین اهداف آموزش عشایر در قبل و بعد از انقلاب تفاوت عمدهای وجود ندارد و همان اهدافی که قبل از انقلاب دنبال میشده است الآن نیز دنبال میشود.
حسینی( Hosseini ,2014).. در پژوهش خود با بررسی دیدگاههای تربیتی بهمن بیگی چهار هدف اخلاقی، اجتماعی، هنری و جسمانی ذکر میکند. یافتهها وی حاکی از آن است که اهداف اخلاقی، شهامت یا شجاعت، از مهمترین اهداف است. در اهداف اجتماعی برقراری عدالت اجتماعی، در اهداف هنری پرورش قوه تخیل و در اهداف جسمانی، پرورش قوای جسمانی و روانی از مهمترین اهداف است.
روش پژوهش
طرح پژوهش حاضر، کیفی و روش آن بهطور ویژه «روش تحلیل محتوای کیفی» است؛ زیرا تحلیل محتوای کیفی فرآیندی است که برای استخراج دستهها یا مضامین از دادههای خام، بر اساس استنتاج و تفسیر معتبر به کار میرود. این فرآیند از استدلال استقرائی برای استخراج مضامین و دستهها از دادهها از طریق آزمون دقیق محقق و مقایسهی مداوم استفاده میکند (Adel Mehraban, 2015: 37). در این پژوهش نیز چون مطالب تدوینشدهای در خصوص هدفهای تربیتی در آموزش عشایر وجود ندارد و تنها مدارک و مستندات موجود برای بررسی این موضوع آثار مکتوب بجا مانده از مرحوم بهمن بیگی و همکارانش و همچنین مصاحبههای که در این زمینه انجامشده است لذا برای بررسی موضوع پژوهش بهترین و رایجترین روش تحلیل محتوای کیفی این مدارک است تا بتوان از طریق تحلیل آنها به اهداف پژوهش دست یافت. چنانچه ویمر[6] و دومینیک[7] (Wimmer&.Dominick (2005) عنوان میکنند تحلیل محتوای کیفی احتمالاً شایعترین رویکرد در تحلیل محتوای مدارک و مستندات است و اغلب در جستجوی مضامین نهفته در موارد مورد تحلیل است.
رویکرد این پژوهش هدفمند و روش نمونهگیری، انتخاب صاحبنظران کلیدی است که با استفاده از «معیار اشباع نظری»[8] و با مشارکت ده نفر از مجریان این نظام آموزشی که از نزدیکان بهمن بیگی بودند و همچنین از غنای اطلاعاتی خوبی در ارتباط با تعلیمات عشایری برخوردار بودند، است. دادههای پژوهشی بهوسیله مصاحبههای عمیق بر اساس الگوی مصاحبههای کیفی نیمه ساختاریافته و با رعایت موازین آن، در مدتزمان تقریبی بین 40 تا 90 دقیقه و همچنین مطالعه عمیق متون مربوطه جمعآوری شد و با استفاده از نسخه 8 نرمافزار Nvivo[9] ( ,2008 Richards) از طریق تحلیل مضمون و تشکیل شبکه مضامین که یکی از روشهای پایه و کارآمد تحلیل کیفی است، مورد تحلیل قرار گرفت. این روش فرآیندی است که دادههای پراکنده را به دادههای غنی و تفصیلی تبدیل میکند (بران و کلارک، 2006). برای بررسی اعتبار شبکه مضامین بهدستآمده، از معیارهای اعتبارسنجی کیفی «قابلقبول بودن[10]» و «قابلاعتماد بودن[11]» استفاده شد. برای بررسی معیار قابلقبول بودن شبکه مضامین از روشهای همسوسازی دادهها که با جمعآوری دادههای کافی از منابع متعدد مانند خبرگان، منابع و مستندات علمی و پژوهشی، پیشینههای نظری و پژوهشی، خود بازبینی محقق و کنترل اعضای شرکتکننده در پژوهش و برای بررسی معیار «قابلاعتماد بودن» شبکه مضامین نیز کلیه فرآیندها و مراحل در پژوهش طی گردید.
یافتهها
همانطور که قبلا اشاره شد این پژوهش در پی بررسی دو هدف بود که که یافته های هرکدام از اهداف یا سئوالات جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد
1-اهداف تعلیمات عشایر با تکیه بر دیدگاه بهمن بیگی چه بوده است؟
بهمنظور تدوین چارچوب اهداف تعلیمات عشایری با تکیهبر دیدگاه بهمن بیگی(هدف اول پژوهش) از تحلیل محتوای کیفی استفاده شدو برای تحلیل دادههای بهدستآمده از فن تحلیل مضمون و تشکیل شبکه مضامین استفاده گردید. تحلیل مضمون یکی از فنون تحلیلی مناسب در تحقیقات کیفی است که دادههای پراکنده و متنوع را به دادههای غنی تبدیل میکند (Abedi Jafari et al., 2011: 153). بر این اساس، در گام نخست، دادهها طی فرآیند مطالعه متون و مصاحبه گردآوری شد. سپس متون مکتوب بهدفعات موردمطالعه و بازبینی قرار گرفت و فهرستی از کدهای اولیه ایجاد شد. در این مرحله 212 کد اولیه شناسایی گردید. در گامهای بعد کدهای بهدستآمده در گروههای مشابه و منسجمی دستهبندی شدند و شبکه مضامین چندین بار مورد تحلیل و بازبینی قرار گرفت و درنهایت برای تعین اهداف تعلیمات عشایری بر اساس اهداف تربیتی بهعنوان مضمون فراگیر، 9 مضمون سازمان دهنده و 95 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج شد (جدول شماره 1)
جدول 1- شبکه مضامین هدفهای تعلیمات عشایر با تکیهبر دیدگاه بهمن بیگی
مضمون فراگیر |
مضمون سازمان دهنده |
مضامین پایه |
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف اجتماعی |
نوعدوستی |
پرورش شهروندی |
||
رهایی از جهل |
||
خرافه زدایی |
||
کاهش خشونت اجتماعی |
||
حس تعلق گروهی |
||
ترویج صلح و دوسنی |
||
دوری از تعصبات قبیلهای |
||
مدارا |
||
نشاط اجتماعی |
||
کاهش فاصله طبقاتی |
||
پرورش روحیه مشارکتجویی |
||
سوادآموزی زنان |
||
تحکیم جایگاه زنان |
||
ارتقاء سطح منزلت اجتماعی |
||
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف علمی |
شور و هیجان در یادگیری |
یادگیری لذتبخش |
||
سوادآموزی |
||
تعمیم سواد در بین اقشار محروم جامعه |
||
یادگیری عمیق |
||
تقویت زبان فارسی و آشنا کردن عشایر با مفاخر ادبیات |
||
رقابت سازنده علمی |
||
آشنایی با علوم طبیعی |
||
آشنایی با ریاضیات پایه |
||
سرعت عمل در انجام محاسبات |
||
تقویت قدرت تحلیل مسائل در حد دوره ابتدایی |
||
نخبه پروری |
||
تربیت متخصص از بین عشایر کشور |
||
تقویت قوه سخنوری در فراگیران عشایر |
||
حفظ محیطزیست و طبیعت |
||
تحریک قوه ابتکار و نوآوری |
||
ایجاد زمینه برای ترویج تحصیلات عالیه عشایر |
||
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف اقتصادی |
ارتقا سطح درامد خانوار عشایر |
ارتقا سطح زندگی عشایر |
||
توزیع عادلانه ثروت بین اقشار مختلف ازجمله عشایر |
||
آموزش مهارتهای فنی و حرفهای و اشتغالزایی |
||
گسترش فرهنگ کارآفرینی |
||
ایجاد زمینه برای راهیابی فرزندان عشایر به بازار کار و اشتغال |
||
ایجاد سهمی برای عشایر در بدنه تخصصی و مدیریتی جامعه |
||
بهبود رفاه |
||
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف فرهنگی |
تقویت سنتهای پسندیده ایلی |
خرافه زدایی از جامعه ایلی |
||
ترویج زبان فارسی در بین جماعات ایلی بهعنوان یک عنصر همبستگی ملی |
||
آشنایی با مفاخر و میراث فرهنگی ایران و جهان |
||
تقویت غرور ملی |
||
ترویج مطالعه و کتابخوانی |
||
تقویت خودباوری زنان عشایر |
||
پرورش روحیه ادیبانه |
||
ترویج و جامعهپذیر کردن ایلات و طوایف |
||
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف بهداشتی |
ارتقاء بهداشت عمومی ایلات |
تدارک آموزشهای لازم برایی سلامت مادر و کودک و کاهش مرگومیر |
||
پیشگیری و کنترل مرگومیر با طرح تربیت روستا پزشک |
||
ایجاد عادات تغذیه مناسب |
||
تقویت روحیه و توجه به تربیت جسمی و بدنی |
||
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف سیاسی |
کاهش تنش بین عشایر و حکومت |
ایجاد همبستگی ملی و میهنی با ترویج زبان فارسی |
||
کاهش طغیانها و منازعات قومی و قبیلهای نتیجه تعصبات بیجا |
||
جایگزینی قلم بجای فشنگ |
||
کاهش قدرت قوانین محلی در اثر گسترش سواد و بینش در بین عشایر |
||
ایجاد نگرش مثبت نسبت به سایر مردم ایران و حتی فارسیزبانان جهان |
||
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف هنری |
فصاحت و بلاغت در گفتار |
توجه و درک زیبایی |
||
آموزش مهارتهای هنری خط نقاشی و.. |
||
التذاذ ادیبانه |
||
ترویج هنرهای سنتی مانند قالیبافی و گلیمبافی |
||
ترویج موسیقی سنتی موسیقی ایلی |
||
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف عاطفی و اخلاقی |
پرورش روحیه احترام به پدر و مادر و بزرگترها |
تقویت حس احساس مسئولیت |
||
پرورش روحیه نظم و انضباط |
||
ایثار و ازخودگذشتگی |
||
تقویت روحیه کار و تلاش |
||
کمک به خودشناسی فراگیران |
||
القای حس موفقیت |
||
پرورش روحیه شهامت و شجاعت |
||
پرورش روحیه سخاوت |
||
پرورش روحیه محبت و مهربانی |
||
پرورش روحیه امیدواری |
||
شورونشاط و شاد زیستی |
||
روحیه عدالتخواهی |
||
تقویت اعتمادبهنفس |
||
پرورش روحیه آزادگی |
||
پرورش قدرت ابراز وجود |
||
پرورش روحیه ساده زیستی و بیتکلفی |
||
اهداف تعلیمات عشایر (بهمن بیگی) |
اهداف اعتقادی |
ایجاد زمینه برای خداشناسی تقویت روحیه حقیقتجویی |
اعتقاد به خدا و نقش آن در زندگی |
||
آموزش احکام دین |
||
تقویت جهانبینی و ایدئولوژی |
||
تقویت روحیه تولی و تبری |
||
ایمان سازی |
||
تلطیف و پرورش روح |
بر اساس چارچوب مذکور با توجه به دیدگاه بهمن بیگی اهداف تعلیم و تربیت عشایر را در نه دسته زیر میتوان دستهبندی نمود:
1-اهداف اجتماعی 2- اهداف علمی 3- اهداف اقتصادی 4- اهداف بهداشتی و زیستی 5- اهداف فرهنگی 6- اهداف سیاسی 7- اهداف هنری 8- اهداف عاطفی و اخلاقی 9- اهداف اعتقادی
اهداف اجتماعی: قبل از دایر شدن مدارس عشایری و رایج شدن سواد در بین عشایر، مردم عشایر کشور از وضع و حال خوبی برخوردار نبودند این مردم بهجز عده محدودی از آنها که متعلق به طبقه بالای جامعه بودند (خوانین و خانزادهها) زندگی آنها در دامداری، کشاورزی عمدتاً بهصورت دیم و گلیم و قالیبافی خلاصه میشد. زندگی آنان بسیار سخت و رقتبار بود. گاهی اوقات نیز به خاطر عدم اطاعت از دولت مرکزی و یا درگیری بر سر چرای دامهای خود گرفتار جنگهای خانمانسوزی با دولت مرکزی و یا همسایگان روستانشین و یا ایلی خود میشدند. در این جوامع از بهداشت، رفاه، تغذیه مناسب، درامد مکفی خبری نبود. تعصبات سخت قبیلهای، استثمار و بیتوجهی نسبت به زنان، حاکمیت سنتهای غلط شدیداً بر زندگی آنان سایه افکنده بود بدون شک آنطور که بررسی شد یکی از اهداف مهم بهمن بیگی برای پیریزی تعلیمات عشایر آشنا کردن جوامع عشایری با تحولات سریع اجتماعی و برخوردار نمودن آنها از مزایای پیشرفتهای اجتماعی جامعه بود تا بتواند آنها را در مسیر توسعه اجتماعی قرار دهد.
اهداف علمی: اگرچه هدف اولیه بهمن بیگی باسواد کردن بچههای عشایر بود اما بهمرورزمان و دیدن پیشرفتهای آموزشی دانش آموزان کمکم اهداف علمی برای وی مطرح شد و در اندیشه شد تا اهداف علمی گستردهای را برای تعلیمات عشایر ترسیم کند وی در این زمینه میگوید:
تجربههای کوچک و پندآموز سبب شد که سازمان آموزش عشایر به یک نهضت علمی و فنی دامنهدار سر بزند و گردانندگان سازمان و مدیر لایق دبیرستان به این اعتقاد رسیدند که فکر چاره یاب و دست گرهگشا به یکدیگر محتاجاند بهزودی دبیرستان عشایری با دقیقترین آزمایشگاههای فیزیک و شیمی و زیستشناسی و بهترین کارگاههای برق و اتومکانیک و عکاسی مجهز گشت.(Bahman Beigi, 2000: 188-189) بر همین اساس مطابق یافتههای این پژوهش نزدیک به بیست مضمون یافت شد که بیانگر توجه بهمن بیگی به اهداف علمی است.
اهداف اقتصادی: تا قبل از سالهای 1330 و حتی در دهههای اول و دوم شکلگیری مدارس عشایری مردم عشایر ازنظر اقتصادی از وضع و حال خوبی برخوردار نبودند. بهمن بیگی در خصوص وضعیت مادی و معیشتی ایلات مینویسد:
«بدون شک یکی از سیه روزترین و بینواترین جماعات انسانی که روی کره خاکی زندگی کرده است و میکند جماعات عشیرهای ایران است. مردمی که این جماعات را تشکیل دادهاند و میدهند، پیوسته مردمی گرسنه، برهنه، بی رفاه و بی آسایش بودهاند و هنوز هم حال به همین منوال است. ...» Bahman Beigi ,2006:174-173) (
شواهد نشان میدهند که مشکلات اقتصادی یکی از مسائل مهمی بوده که بهمن بیگی در تعلیمات خود به دنبال تأمین آن بوده است و از طریق آن بهراستی به آن نائل گشت. تربیت هزاران معلم، مهندس، طبیب، ادیب، قاضی و مدیر از میان کودکان بینامونشان عشایر باعث شد که تحول شگرفی در زندگی و سهم قابل قبولی از اقتصاد کشور را شامل حال عشایر کشور نماید. (Bahman Beggie, 2007: 35). بنابراین مضامین یافت شده در این پژوهش گواه صادقی برای توجه به اینگونه هدفها در تعلیمات عشایری است.
اهداف فرهنگی: قبل از تعلیمات عشایر، مردم عشایر ازنظر فرهنگی از وضعیت خوبی برخوردار نبودند خرافات بهشدت زندگی آنان را تحت تأثیر قرار داده بود، سایه شوم دیو آل بر زندگی زنان زائو سایه افکنده بود تعصبات بیجا مدام آنان را درگیر خشونت و درگیریهای خانمانسوز میکرد زنان محکوم نظر مردان بودند و آنان را ضعیفه میپنداشتند، دختران را جزء بچههای خود نمیپنداشتند عشق و عاشقی معنا نداشت و برای دختران جرم محسوب میشد به خاطر بیسوادی از اوضاعواحوال مملکت و جهان بیخبر بودند، تعلیمات عشایر باعث شد خرافات در بین آنها رخت بربندد و هزاران معلم، دکتر، قاضی، مهندس و...... از بین آنها برخیزد و سطح فرهنگ آنها ارتقا یابد.
اهداف بهداشتی و زیستی: فقدان بهداشت، مرگومیر آحاد مردم ایل بویژه زنان و کودکان بر اثر انواع بیماریها و توسل به اوهام و خرافات یکی دیگر از انگیزههای بهمن بیگی برای آموزش و پرورش عشایر بود. در گزارش وزیر بهداشت وقت آمده است
«مردم عشایر هنوز از ابتداییترین امکانات بهداشتی و درمانی محروم هستند تنها نقطه امیدبخش که اخیراً پیشآمده است. تربیت و آموزش ماماهای عشایری است که در کنار مدارس عشایری به تربیت آنها نیز اقدام شده است» (.( Bahman Beigi, 2007: 86)
بهمن بیگی این نیاز و ضرورت جامعه عشایر را بخوبی حس کرده بود و به شدت در تعلیمات عشایری آن را دنبال میکرد که اقداماتی در خصوص تربیت ماماهای عشایری، روستا پزشک و دامپزشک و...... در همین راستا بوده است. در این پژوهش نیز شناسایی 5 مضمون پایه بهعنوان اهداف بهداشتی و زیستی بیانگر این واقعیت است.
اهداف سیاسی: یکی از مشکلات عمده عشایر قبل از شکلگیری تعلیمات عشایر جنگهای مداوم عشایر با دولت مرکزی و همسایگان و سایر قبایل بود که مانع توجه دولت مرکزی به آنها و همچنین عدم آرامش در جامعه عشایر میشد. از طرفی سیستم طبقاتی خان- رعیتی باعث میشد قاطبه مردم در بیخبری بمانند و همچنان بنده و گوشبهفرمان خوانین و کدخدایان خود باشند و از کمترین امکانات و مزایای اجتماعی برخوردار باشند و نتوانند در سیستم اجتماعی و جامعه در حال پیشرفت جایگاهی پیدا کنند. بهمن بیگی بهخوبی دریافته بود بهترین راه برای ایجاد امنیت و کاهش جنگ، آموزش عشایر است.
اهداف هنری: اگرچه عشایر زندگی سخت و مشقت باری داشتند اما هنرهای ظریفی ازجمله قالیبافی، گلیمبافی و صراحت و بلاغت، رقص و موسیقی در بین آنها رایج بود که هنوز هم ازجمله هنرهای رایج در سطح ایران و جهان است؛ اما به دلیل جنگ و خونریزی و فقر و بدبختی این هنرها یا داشتند به دست فراموشی سپرده میشدند و یا ترویج چندانی نداشتند یکی از اهداف بهمن بیگی از راهاندازی تعلیمات عشایر ترویج این هنرها و آموزش آنها برای توسعه این هنرها بود چنانچه میگوید «دغدغه این را داشتم که نکند پتوها و پردهها و پارچههای وارداتی جایگزین این هنر سنتی و جهانی شود و به این فکر افتادم با ایجاد هنرستان قالیبافی پاسخی به این هجومها و تاختوتازها بدهم»( Bahman Beigi, 2007: 85)
اهداف عاطفی و اخلاقی: بدون شک هر نظام آموزشی برای پرورش انسانهای شایسته بایستی در دل خود یک سری اهداف عاطفی و اخلاقی را دنبال کند نظام تعلیمات عشایر نیز از این قاعده مستثنی نبود. برای بهمن بیگی پرورش انسانهای مهربان، ایثارگر، باشهامت و شجاع، مسئول مهم بود وی بهویژه روی شجاعت و شهامت و مهربانی تأکید زیادی داشت و به معلمان توصیه میکرد طلای شهامت را با پشیز سواد معامله نکنند و یا با معلمی که تنبیه میکرد یا نامهربان بود بشدت برخورد میکرد. . (Bahman Beigi, 2006:148)بنابراین طبیعی است بهمن بیگی در آموزشهای دستگاه تربیتی خود دنبال پرورش اهدافی از این قبیل باشد.
اهداف اعتقادی: حدود شصت سال پیش که تعلیمات عشایری در حال شکلگیری بود. در عشایر به دلیل زندگی سیار و عدم یکجانشینی و عدم وجود روحانیون و مبلغین مذهبی آشنایی چندانی با احکام دینی و آموزههای دینی وجود نداشت اگر هم چیزی بنام اعتقادات دینی وجود داشت حاصل سنتهای گذشته و آموزههای بود که سینهبهسینه به نسل بعد منتقلشده بود که گاهی اوقات با یکسری موهومات و خرافات همراه گشته بود. تعلیمات عشایر با ترویج سوادآموزی و تقویت آن و بردن رسالههای علمی توسط بعضی از معلمان عملاً اسلام و احکام الهی را بین آنها ترویج نمود و اعتقادات آنها را اصلاح نمود (Razavi, 2015: 98-92).
شبکه اهداف درتعلیم وتربیت عشایر با تکبه بردیدگاه بهمن بیگی
2-در تعلیمات عشایر و بهمن بیگی کدام اهداف از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است؟
برای پاسخ به این سئوال ضمن مصاحبه با مصاحبه شوندگان ازآنها سئوال شد در تعلیمات بهمن بیگی کدامیک از اهداف از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است و از هرنفر خواسته شد که ده هدف را ذکر کنند سپس این فراوانی با فراوانی مشاهده شده در متون کتب و مصاحبه های بررسی شده که به نوعی مرتبط با اولویت ها بود مقایسه گردید که نتایج همخوانی داشتند
جدول 2- جدول مقایسه اولویت هدفها با مقایسه فراوانی حاصل از نظر شرکت کنندگان در پژوهش و فراوانی مشاهده شده درمضامین متون بررسی شده
اولویت اهداف |
مضامین پایه مرتبط |
فراوانی مشاهده شده در متون |
فراوانی اظهار نظر اولویت اهداف توسط مشلرکت کنندگان |
سواد آموزی |
رهایی ازجهل، خرافه زدایی سواد آموزی، شهروندی، سواد آموزی، آشنایی با ریاضیات تعلیمات ابتدایی |
40 |
10 |
کیفیت آموزش |
شور و هیجان در یادگیری، یادگیری لذت بخش، یادگیری عمیق، نخبه پروری، سرعت عمل در محاسبات، رقابت سازنده علمی |
35 |
9 |
کاهش فاصله طبقاتی |
ارتقا درامد، راهیابی عشایر به بازار کار، سر یک سفره نشستن چوپان زاده و خان محرومیت زدایی عشایر و عباراتی از این قبیل |
30 |
9 |
تقویت زبان فارسی |
تقویت زبان فارسی تقویت قوه سخنوری صراحت لهجه حفظ اشعار و مشاعره |
39 |
7 |
روحیه شهامت و شجاعت |
اعتماد بنفس دانش آموزان در پاسخگویی به سئوالات، قدرت ابراز وجود، تاکیدروی شجاعت |
18 |
8 |
تحکیم جایگاه زنان |
سوادآموزی زنان، آموزگازی زنان، ابراز وجود دختران در کلاس هاف موفقیت زنان معلم |
15 |
7 |
تغذیه و سلامت |
بهداشت، تربیت مامای عشایری، روستا پژشک گرسنگی عشایر، تغذیه و نوع آن |
15 |
5 |
احترام به بزرگتران |
احترام به معلم، پدر، مادر و سایر افراد خانواده |
14 |
5 |
ترویج کتابخوانی |
مطالعه داستان ها و کتب ادبی غیر درسیف میزان استقبال از کتابخانه سیار |
13 |
4 |
تقویت قوه ابتکار و خلاقیت |
خلاقیت و نوآوری معلمان و فراگیران در دروس مختلف |
12 |
4 |
بقیه اهداف از اهمیت زیر 4 برخوردار بودند در ضمن به اهداف سیاسی و اعتقادی نیز هیچکدام از مصاحبه گران اشاره ای ننموده بودند البته این یافته با حالات و احساسات مصاحبه شوندگان و بافت متون مورد بررسی که در روش تحلیل مضمون مورد توجه است (Abedi Jafari et al., 2011: 158) نیز همخوانی دارند که در بحث و نتیجه گیری به انها پرداخته خواهد شد
بحث و نتیجهگیری
تعلیم و تربیت یکی از نیازهای ضروری انسانها برای قرار گرفتن در مسیر صحیح زندگی است. تحقق هدف آفرینش انسان تنها در پرتو تعلیم و تربیت مسیر است. به این منظور خداوند متعال انسان را به نیروی عقل و ابزار معرفت تجهیز کرده پیامبرانی را با دلیل روشن و احکام و قوانین محکم برانگیخت و رسالت تعلیم و تربیت انسان را به آنان سپرد (Salehi & Ahmadi 2008: 24) در هر نظام آموزشی چنانچه اهداف مناسب و با توجه به نیاز فراگیران تعیین شود موفقیت آن نظام حتمی است و در جامعه به طرز چشمگیر مورد استقبال قرار خواهد گرفت. تعلیمات عشایری ازجمله تعلیماتی بود که در عرض مدت کوتاهی از زمان تأسیس خود توانست توجه جمع کثیری از مخاطبان خود را جلب کند و به بسیاری از اهداف خود دست یابد که این توفیق نشان از داشتن اهدافی مناسب و عملیاتی است. بر همین اساس این مقاله درصدد شد تا اهداف این نظام را که تا حالا موردتوجه پژوهشگران قرار نگرفته بود مورد مداقه خود قرار دهد. این پژوهش کیفی برای مضمون فراگیر خود به نه دسته مضامین (اهداف) دستیافت که عبارت بودند از: 1- اهداف اجتماعی 2- اهداف علمی 3- اهداف اقتصادی 4- اهداف بهداشتی و زیستی 5- اهداف فرهنگی 6- اهداف سیاسی 7- اهداف هنری 8- اهداف عاطفی و اخلاقی 9- اهداف اعتقادی
همانطور که در پیشینه ذکر شد فارابی و ابنسینا اهداف تعلیم و تربیت را در دودسته کلی اهداف فردی و اجتماعی آوردهاند اما در این پژوهش 9 دسته اهداف کلی ذکر گردیدهاند و هدفهای تعلیم و تربیت را بهصورت مبسوطتری موردبررسی قرار میدهد.
این دستهبندی با دستهبندی اهداف نظام آموزشی که توسط عسکریان Askarian ,2012) ( صورت گرفته در کلیت خود هماهنگی دارد اما در زیرشاخه هر دسته و یا مضامین پایه تفاوتهای در آنها دیده میشود
یافته های این پژوهش با یافته های) 2012 Iliyasu, )، (Sharifi,2013 :11) و ((Eisa, Dasis, alla Ahmed, 2003 )) هم راستا است ضمن اینکه این پزوهش ، به اهداف تعلیم و تربیت مبسوط تری دست یافته است.
اگرچه یافتههای این پژوهش با پژوهش حسینی Hosseini ,2014) ) تحت عنوان بررسی دیدگاههای تربیتی محمد بهمن بیگی. همراستا است اما ایشان فقط به اهداف اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی ذوقی و هنری و جسمانی اشاره میکند ولی در این پژوهش هدفهای اقتصادی، علمی، زیستی – بهداشتی، سیاسی و اعتقادی نیز در تعلیمات عشایری شناساییشدهاند بعلاوه به زیرشاخه هرکدام از اهداف نیز پرداختهشده است که در تحقیق مزبور به آنها بهطور مبسوط پرداخته نشده است
بهطورکلی در خصوص اولویتبندی در اهداف نیز میتوان گفت با توجه تأکیداتی که در بعضی از مصاحبهها مشاهده میشد و متون بررسی شده، بهمن بیگی در وهله اول هدفش باسوادی عشایر برای رهایی از جهالت و نادانی و تغییر در وضیعت مالی و اقتصادی عشایر بوده است چنانچه اشاره داردکه: در کتاب عرف و عادات در عشایر نگاشتم، برای جلوگیری از اینهمه سرگردانی و گمراهی راهی جز ایجاد مدارس سیار و فراوان وجود ندارد (Bahman Beigi, 2000: 123&10)
و یا درجایی دیگر میگوید: اعتقاد بزرگتر من بر تعمیم سواد و دانش بود. (Bahman Beigi, 2000: 64) و یا اشاره دارد که: ایل میرفت که از سرچشمه زلال دانش سیراب شود. خشونتهای موروثی را به باد بیابان سپارد و طومار جهل را در هم پیچد .(Bahman Beigi, 2006: 130)
نکته دیگری که در این پژوهش مطمح نظر بود این بود که در تعلیمات عشایر(بهمن بیگی) کدام اهداف از اولویت بیشتری برخوردار بوده اند. چنانچه در بخش یافته ها اشاره شد 6 هدف سواد آموزی، کیفیت علمی، کاهش فاصله طبقاتی،تقویت زبان فارسی، تقویت روحیه شهامت و شجاعت، ارتقاِء و تقویت جایگاه زنان در عشایر جز اولویت های برجسته این تعلیمات بوده و در مراحل بعد اهدافی مثل روحیه احترام به بزرگترها بهویژه پدر و مادرها، ترویج کتابخوانی، تقویت قوه ابتکار و خلاقیت رقابت سازنده در اولویت بوده اند
1-سواد آموزی: طبق شواهد سواد آموزی مهمترین هدف بهمن بیگی در ایجاد تعلیمات عشایر و مدارس سیار بوده است زیرا وی مهمترین عامل بدبختی و عقب ماندگی عشایر را بیسوادی می دانست(Bahman Beigi, 1945) و(Bahman Beigi, 2000) و(Bahman Beigi, 2007) و((Razavi, 2015 و(Razmjuee, 2010) این نتایج با نتایج ) 2012 Iliyasu, ) ،(Sharifi,2013 :11)،(Eisa, Dasis, alla Ahmed, 2003 ) که آموزش مهارت های لازم از طریق سواد آموزی را برای عشایر ضروری میداند کاملا در ارتباط است درتبیین این نکته، قابل ذکر است که وی از کسانی بود که در ایل بدنیا آمده بود با مشکلات آنها دست و پنجه نرم کرده بود ، هم دارای سواد دانشگاهی بود و شناخت خوبی از وضعیت زندگی عشایر در مقایسه با مردم دنیا داشت ومیدانست که یکی از مهمترین عامل عقب ماندگی عشایر، بی سوادی آنها و عدم اطلاع از روند رو به رشد جامعه جهانی است به همین خاطر با اینکه در تلاش برای با سواد کردن عشایر و مراجعه به سازمان ها و افراد متولی آموزش و پرورش با ناکامی های مواجه شد اما از پای ننشست تا به نتیجه رسید و عشایری که رو به اضمحلال بود در کمتر از سه دهه ر یعنی سال 1356 جمع باسوادان عشایر از مرز 500000 نفر میگذرد. و بیش از 1000 متخصص اعم از پزشک، دندانپزشک، دامپزشک، قاضی، مهندس، استاد، جامعهشناس، هنرمند، دبیر و افسر تقدیم جامعه عشایر می نماید(Site Bahman Beigi,2018)
2-تقویت کیفیت علمی:. کیفیت علمی هم در مدارس عشایری از اهداف برجسته این دستگاه بود در ارزیابیها توجه به تمام مواد درسی و انواع حیطههای یادگیری و سطوح مختلف آن مطمح نظر بود دانش آموزان از قدرت تحلیل، ترکیب، انگیزش و اعتقاد و سرعت عمل و مهارتهای خوبی برخوردار بودند روان بودن در یادآوری دروس، خلاقیت و روحیه و آمادگی برای پاسخگویی زبانزد همه بازدیدکنندگان از مدارس بود Bahman Beigi, 2000: 123, 203 and 224) و(Bahman Beigi, 2006: 128 and 129) و (Razavi, 2015: 58-59)کسب رتبه اول مدارس عشایری در بررسی دانشگاه تهران در بین چهار گروه مدارس شهری، روستایی، سپاهی دانش و عشایر؛ و همپای 4 مدرسه ممتاز تهران بوده است (Yousefi & Naderi Dare Shouri, 2011: 162-165) نیز موید این نظر است. دو انگیزه اساسی بهمن بیگی را وادار به توجه این هدف می کرد یکی اینکه که تعلیمات وی در آغاز کار از طرف دولت مردان و مسئولین اموزش و پرورش مورد استقبال چندانی قرار نمی گرفت بنابرین تلاش کرد با تقویت کیفیت علمی و برتری این مدارس توجه مسئولین را به تعلیمات خود و حمایت از آن جلب نماید و دوم اینکه بهمن بیگی به این نتیجه رسیده بود که با پرورش افراد با تحصیلات عالیه و فرستادن آنها به بدنه حاکمیت میتواند وضع عشایر را تغییر دهد واین کار نیز صرفا با تقویت کیفیت و بنیه علمی دانش آموزان عشایر میسر است .
3-کاهش فاصله طبقاتی: معمولا یکی از موانع رشد اقشار ضعیف جامعه اختلاف طبقاتی حاکم بر جامعه است جامعه عشایری نیز از این قاعده مستثنی نبود وبلکه به نوعی شدیدتر بود ، قبل از تعلیمات عشایری، جامعه عشایر یک جامعه طبقاتی بود عدهای اندک خان و کلانتر و کدخدا بودند و عده زیادی از مردم رعیت، که از وضع اقتصادی خوبی برخوردار نبودند و امکان ادامه تحصیل که از ملزومات کاهش فاصله طبقاتی هم بود را نداشتند اما بقول یکی از شرکتکنندگان در پژوهش تعلیمات عشایری باعث شد که چوپان زادگان با بهپای خان زادگان تحصیل کنند مدارج عالیه را طی کنند دکتر شوند مهندس شوند و فاصله طبقاتی آنها کم شود. بهمن بیگی (Bahman Beigi, 2000: 13) در این زمینه میگوید: میخواستم که نعمت سواد عمومیت یابد و همگانی شود تا فقیر نیز مثل غنی و چوپانزاده هم مانند خانزاده بر این سفره کریم بنشیند . (Naderi Dare Shouri, 2014: 60&139)، (Razavi, 2015: 28) و Hosseini ,1393:65) ) نیز با این تأکید موافقاند. بافت فعالیت های بهمن بیگی ازجمله راه اندازی موسساتی ازجمله دانشسرای عشایری و مقدماتی، باسواد کردن دختران و پسران عشایری، ایجاد دبیرستان عشایری و تربیت هزاران مهندس و پژشک و...ایجاد هنرستان فنی و حرفه ای و آشنا کردن فرزندان عشایر با دنیای مدرن نیز گواه صادق این مدعا است (( Yousefi,2015:91-92 و ((Bahman Beigi, 2007: 35)
4-تقویت و ترویج روحیه شهامت و شجاعت: این هدف نیز از اهداف مورد تأکید این نهاد بوده است چنانچه بهمن بیگی (Bahman Beigi, 2000: 208) بیان میدارد: شهامت و شجاعت از خصائص ذاتی مردم عشایر است اعتقاد ما این است که آموزگاران عشایر از هر نوع توبیخ و تنبیه و حتی ملامت اطفال بپرهیزند تا به این گوهر گرانبها که سرچشمه سجایای اخلاقی است لطمهای نرسد؛ و یا در بیان دیگر میگوید: «شهامت عالیترین و محترمترین صفت آدمی است و تنبیه و نکوهش آدمی را جبون، ترسو و بیروح بار میآورد( (Bahman Beigi, 2007: 76 این یافته با یافته حسینی Hosseini ,1393:58-62) ) و دیدگاه بوعلی سینا که بر عزت نفس فراگیران تاکید دارد Zibaqalam Mofrad& Heidari,2008:92-96) همخوانی دارد
5-تقویت زبان فارسی: بنا بر شواهد متعدد بهمن بیگی و معلمان راهنما در بازدیدها های خود و بررسی کار معلمان تأکید زیادی بر این نکته داشتهاند ((Bahman Beigi, 2000: 123-133-238-135) ، (Bahman Beigi, 2006: 128-129) ، (Bahman Beigi, 2007:116) و (Razavi, 2015, 59). بهمن بیگی در این زمینه میگوید در دبستانهای ما اهمیت و حرمت درس فارسی بیش از همه درسها بود، شعر فارسی تاج سر همه درسها بود .(Bahman Beigi, 2000: 130) زیرا زبان فارسی، زبان مشترک و رسمی ایران بود می توانست عامل مهمی در وفاق ملی و پیشرفت جامعه عشایر بشود که دو هدف مهم بر ای تعلیمات عشایر بود ضمن اینکه بهمن بیگی خود نیز به زبان فارسی شدیدا عشق می ورزید
6-تکریم جایگاه زن در جامعه عشایری: شاید بتوان یکی از مهمترین دست آوردهای نهاد تعلیم و تربیت عشایری را بهبود جایگاه زن در جامعه عشایری برشمرد. قبل شکلگیری تعلیمات عشایری زنان عشایر از جایگاه خوبی برخوردار نبودند در محاوره خود دختران را جزء بچههای خود بهحساب نمیآوردند. در هنگام جنگ و درگیری و کشت و کشتار دختران را بهعنوان خونبها بدون رضایت خودش به عقد یکی از بستگان مقتول درمیآوردند، زنی که دختر میآورد مورد سرکوفت بود، آنان حق سوادآموزی نداشتند ،در ازدواج خود حق اظهارنظر نداشتند ( Naderi Dare Shouri, 2014: 135-142) اما با شکلگیری آموزش عشایر و اصرار و پافشاری شخص بهمن بیگی دختران باسواد شدند، معلم شدند و پابهپای پسران راهی دانشگاهها شدند و جایگاه اجتماعی پیدا کردند براین نکته صحه گذاشتهاند. (Razmjuee, 2010) ، (Naderi Dare Shouri, 2014)
اهدافی مانند روحیه احترام به بزرگترها بهویژه پدر و مادرها، ترویج کتابخوانی، تقویت قوه ابتکار و خلاقیت رقابت سازنده نیز بعد از هدفهای فوق از هدفهای مورد تأکید بودهاند اما بنا به شواهد موجود در کتب بجا مانده از بهمن بیگی و نظر شرکتکنندگان در پژوهش هدفهای سیاسی و اعتقادی در این تعلیمات کمتر موردتوجه بودند و از رنگ کمتری برخوردارند که شاید به خاطر شرایط و اوضاع سیاسی اجتماعی آن زمان بوده است.
[1] -Education for All Global Monitoring Report (EFA-GMR)
[2] -Glenn Gigan
[3]- Aminu
[4]- National Commission for Nomadic Education
[5]-UNICEF
[6] - Wimmer
[7] - Dominick
[8]- Theoretical saturation criterion
[9]-نرمافزار NVivo بستهای نرمافزاری برای تجزیهوتحلیل دادههای کیفی (Qualitative Data Analysis) است که توسط موسسهٔ بینالمللی QSR طراحی و عرضهشده است.
[10]. Credibility
[11]. Dependability