Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor, Faculty of Letters & Humanities, Hakim Sabzevari University. Sabzevar
2 Phd. In Educational Administration, Lecturer of Educational Sciences, Hakim Sabzevari University, Sabzevar, Iran.
3 Ph.D. Educational Administration, Semnan University , Semnan, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه و بیان مسئله
در دوران اخیر نقش و اهمیت دانشگاه و آموزش عالی در هدایت و اداره امور جامعه و ایجاد تحولات اساسی در راستای رشد علمی و فرهنگی در کشور ضرورت یافته است(Ghonchi, Hossini & Hajazi, 2012). موسسات آموزشی برای رویارویی با چالشهای جامعه، نیازمند گسترش رویکرد آموزشی پایدار برای پاسخگویی به نیازهای تمامی ذینفعان هستند و با بازنگری در فرایندهای یاددهی- یادگیری بهمنظور آمادهسازی بهتر افراد در راستای تقاضاها و تغییرات اقتصادی و اجتماعی حرکت می نمایند(Serdenciuc, 2013). در همین راستا، دانشگاهها که همواره مهد تولید دانش، پژوهش و ارائه خدمات تخصصی به جامعه بودهاند، بایستی طرحی نو دراندازند و رویکرد شایسته- محوری را بهعنوان راهکاری موثر در نیل به این مقصود، سرلوحه اهداف و رسالتهای خود قرار دهند(Share pour, Fazali & Salahi, 2008). با توجه به این موضوع که کیفیت یک موسسه آموزش عالی، در گرو کیفیت و توان علمی اعضای هیأت علمی آن است، نظام دانشگاهی برای پیشبرد هدفهای خود نیازمند اعضای هیأت علمی توانمند دارای قابلیت و شایستگیهای حرفهای بالا استJafari & Abdosharifi, 2013)). به عقیده (Keller (2001، اعضای هیأت علمی قادرند شرایط و موقعیت سایر عوامل را با تاکید بر شایستگیها و توان فنی-تخصصی تحت الشعاع قرار دهند، به گفته وی مهارت و شایستگیهای حرفهای کمک میکند اعضای هیأت علمی بتوانند، پیامی را که از دانش و مهارت فنی-تخصصی آنها سرچشمه میگیرد به مخاطبین منتقل نمایند. لذا بررسی عملکرد و شایستگیهای آنها در ابعاد مختلف و بویژه در حیطهی تدریس و تاثیری که میتوانند بر افزایش کیفیت یادگیری فراگیران و دستاوردهای آنان از تحصیل داشته باشند، بسیار ضروری است(Little, Locke, Parker & Richardson, 2007; Steinhardt, Schneijderberg, Götze, Baumann, & Krücken, 2017 ).
شایستگی تدریس؛ حداقل اطلاعات، مهارتها، ظرفیتهای خلاقانه و گرایشات حرفهای و مطلوبیتهایی است که باید توسط اعضای هیأت علمی برای انجام وظایف اثربخش و ارائه خدماتشان کسب شود(Jennings, Barler & Bartling, 1991). این شایستگی دارای شاخصهای: مهارت در ارتباط، شناخت نظریه و عمل تدریس، بهرهگیری از فناوری، دانش و تجربه در روندهای سازمانی و صنعتی، فهم و شناخت آموزش، مدلسازی یادگیری مادام العمر و مستمر میباشد. بهبود شایستگی آموزشی تلاش مداومی است که نقش مهمی را در آماده کردن راهبردهای نوین تدریس که توانایی نگهداری و انتقال کارآمد اطلاعات علمی را دارند بازی می کند, Bing-you, Rorie, Robert, & Kalli, 2010) (Robert. تضمین کیفیت آموزش و یادگیری در آموزش عالی را یک تخصص نوظهور فرض کردهاند. به طوری که، تضمین کیفیت تدریس و یادگیری بخشی از حکمرانی دانشگاهها و مدیریت کیفیت در سراسر جهان شناخته شده است. اعضای هیأت علمی با شایستگی تدریس مطلوب، مسئول پاسخگویی به میزان دستاوردهای تحصیلی فراگیران هستند(European Commission, 2012, Jafari & Abdsharifi, 2014). همچنین بستر مناسب برای پیشرفت یادگیرندگان در جهت تحقق اهداف مهم آموزشی و توانمدسازی آنان را فراهم میآورند(Williams, 2007; Koster & Dengerink, 2008).
اگر اعضای هیأت علمی را در کانون فرایند تحول آموزش عالی قرار دهیم، پرسش قابل طرح این است که اعضای هیأت علمی باید چه ویژگیها و شایستگیهایی داشته باشند تا بتواند بر کفایت و کارآمدی تدریس آنان بیفزاید؟شناسایی شایستگیها و توانمندیهای آموزشی اعضای هیأت علمی از جمله مهمترین مسائلی است که از یک سو بازخورد مناسب برای تجزیه و تحلیل مسائل آموزشی، تصمیمگیریهای اساسی و برنامهریزی راهبردی در اختیار مسئولان و دست اندرکاران آموزش عالی قرار میدهد و از سوی دیگر اعضای هیأت علمی با آگاهی از کیفیت عملکرد خود، از سطح توانمندیهای خود آگاه میشوند و امکان برنامهریزی برای ارتقای رشد حرفهای خود را فراهم میسازند. بر این اساس مسئله شناسایی شایستگیهای تدریس هیأت علمی موضوع مهمی برای تحقیق است. برای تعیین شایستگیهای تدریس روشهای مختلفی از جمله نظرخواهی از مدیران، همکاران، استادان و دانشجویان وجود دارد. از آنجا که دانشجویان بهطور مستقیم درگیر یادگیری هستند، مدرسان دانشگاهها اظهار میکنند آگاهی از دیدگاه دانشجویان نسبت به تدریس اثربخش در بهبود کیفیت تدریس و آموزش تاثیر به سزایی دارد. بنابراین یکی از بهترین و متداولترین روشهایی که در بیشتر کشورها برای تعیین معیارهای یک استاد توانمند استفاده میشود نظرخواهی از دانشجویان است(Delavar, 1996). زیرا این امر نتنها هم بیانگر چگونگی عملکردها است، بلکه هم موجب ارتقاء کیفیت آموزشی میشود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان درباره شایستگیهای تدریس اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد به انجام رسیده است و در صدد پاسخگویی به این سوال پژوهشی است که شایستگیهای تدریس اعضای هیأت علمی از نظر دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد کدامند؟
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
تدریس از جمله موضوعاتی است که از گذشته تا به امروز جزو دغدغههای اساسی پژوهشگران و نظریهپردازان تعلیم و تربیت در سراسر جهان بوده است. تدریس اثربخش در آموزش عالی بهطور گستردهای معطوف به دانشجویان و یادگیری آنها است. برای رسیدن به این هدف دو اصل اساسی مورد توجه قرار گرفته است. اول؛ اینکه تدریس نیازمند مجموعهای از مهارتها و رویههای خاص است که در پژوهشها شناسایی شدهاند، و دوم؛ آنکه تدریس باید بتواند به نیازهای بافت و زمینه خاص توجه داشته باشد.(Salimi & Ramazani, 2015) تدریس فرایندی توسعهای است که تعاملات بین آموزشگر و محیط اطرافش را شامل میشود.(Steffy, Wolfe, Pasch, & Enz, 2000) در واقع، وظیفه تدریس تسهیل یادگیری دانشجویان است. تدریس با کیفیت موجب تشویق دانشجویان میشود تا دانش خود را ساختاربندی کنند و در جهت یادگیری مستقل بکوشند(Trigwell & Prosser, 2004). هرچه تدریس اعضای هیأت علمی معنی دارتر و سازماندهی شدهتر باشد، موفقیت دانشجو بیشتر استMurry, 1991)). نگاهی به تجربههای بینالمللی و ملی در زمینه بهبود کیفیت دانشگاه بیانگر آن است که اعضای هیأت علمی در راس مهمترین عواملی هستند که در این خصوص مورد توجه قرار گرفتهاند؛ بنابراین عملکرد آنها بهویژه در حوزه آموزشی بسیار مورد توجه است و اعضای هیأت علمی تعیینکنندگان اصلی عملکرد دانشجویان هستند(King Rice, 2003). یک آموزشگر اثربخش، میتواند موجب تسهیل فرآیند آموزش شده و حتی نقص کتب درسی و کمبود امکانات آموزشی را جبران کند و یا برعکس، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را به علت عدم کارآمدی، به تدریسی ناکارآمد و ناموفق تبدیل کند.
پژوهش در مورد شناسایی و به کارگیری مولفههای شایستگیهای تدریس در دانشگاه، پیش از هر چیز در یافتن کمبودها و جبران نواقص آموزشی موثر است. چرا که؛ این امر منجر به تقویت نقاط قوت موجود در کیفیت تدریس استادان خواهد شد (Mohammadi Khangah & Hosseinzadeh, 2016). شایستگی تدریس، حداقل اطلاعات، مهارتها، ظرفیتهای خلاقانه و گرایشات حرفهای و مطلوبیتهایی است که باید توسط اعضای هیأت علمی برای انجام وظایف اثربخش و ارائه خدماتشان کسب شود(Jennings et al, 1991).آموزش عالی برای برخورداری از کیفیت بهتر، ساختارهای کارآمدتر و قابلیتهای بیشتر برای گسترش یادگیری، ترویج دانش، توسعه پژوهش، تولید علم و ارتباط موثر با جامعه برای بهسازی مداوم فرایند آموزش دانشگاهی، توانمندسازی نیروی انسانی و خودنوسازی، نیازمند استفاده از قابلیتهای شایستگی تدریس ادراک شده می باشد تا بستر مناسب برای پیشرفت فراگیران در جهت تحقق اهداف آموزشی و توانمند سازی آنان را فراهم آورند(Koster & Dengerink, 2008, Steinhardt et al, 2017). پژوهشگران متعددی معتقدند که یکی از مشکلات اصلی دانشگاهها، بیتوجهی به تدریس و کیفیت آن در مقابل فعالیتهای پژوهشی است(Durišová, Kucharčíková, & Tokarčíková, 2015). تحقق هدفهای آموزشی مستلزم وجود نظامهای رفتاری گوناگونی است که میتواند در برگیرنده عناصر و عوامل موثر بر کیفیت آموزش و تدریس استادان باشد. برخی تحقیقات شایستگیهای تدریس اعضای هیأت علمی را شامل: ایجاد جو مساعد یادگیری؛ درگیرکردن فعالانه فراگیران؛ ارزیابی دانش، مهارت و نگرش فراگیران؛ تسهیل دستیابی به اهداف آموزشی برای فراگیران؛ دادن بازخورد به فراگیران؛ آگاهی از میزان شایستگی و توانایی تدریس خود؛ پرورش خودراهبری و یادگیری مادام العمر، میدانند. صاحبنظران بر این باورند که کیفیت و میزان شایستگی تدریس اعضای هیأت علمی یکی از عوامل مهم در موفقیت دانشجویان است. بنابراین نداشتن مهارت و شایستگی لازم از سوی اساتید میتواند بر عملکرد اعضای هیأت علمی تاثیر داشته باشد, 2011) (Rampai & Sopeerak. نتایج مطالعات صورت گرفته بر لزوم توجه به چهارچوبهای شایستگیهای تدریس ادراک شده اعضای هیأت علمی و بهبود و گسترش آن بهعنوان مهمترین پایههای سیاستهای آموزشی برای آمادهکردن فراگیران برای زندگی در جامعه تاکید زیادی دارند(Bing-You, Lee, Trowbridge, Varaklis, & Hafler, 2009). همچنین پژوهش ها نشان می دهد که؛ سهم معناداری از واریانس دیدگاه دانشجویان نسبت به مدرس(به جای توانایی تدریس و ویژگیهای درس) بر اساس جذبه شخصیتی مدرس تبیین می شود(shirbagi, Hemati, & Nemati, 2017; Torkzadeh, Marzooghi, Mohammadi, & Kermaj, 2018).
با توجه به اهمیت موضوع در طول یک دهه گذشته بررسی شایستگیهای تدریس اعضای هیأت علمی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. اهمیت این موضوع، در آن است که سرنوشت دانشجویان به اساتید و میزان شایستگی آنان در زمینه تدریس بستگی دارد. بنابراین به دلیل جذابیت موضوع کاوش و تبیین شایستگیهای مورد انتظار اعضای هیأت علمی در محیطهای دانشگاهی، پژوهشگران مطالعات خود را به این سمت سوق دادهاند.
مطالعات مختلفی برای تعیین معیارهای شایستگی تدریس اساتید انجام گرفته است که به بررسی دیدگاههای دانشجویان و اعضای هیأت علمی پرداختهاند. در این میان بازخورد دانشجویان از کیفیت تدریس استادان در کانون توجه قرار داشته است (Tulbure, 2013). زیرا این امر، هم توجیهی از چگونگی عملکردها است و هم بهطور پیوسته باعث بهبود عملکرد اساتید در فرآیند آموزش میگردد. هرچند مطالعات مذکور تنها به ابعادی از شایستگیهای تدریس اعضای هیأت علمی در محیطهای دانشگاهی پرداختهاند. بهطور مثال: در تحقیق(Jafari & Abdsharifi, 2013) ایجاد جو مساعد یادگیری، درگیرکردن فعالانه فراگیران، ارزیابی دانش، مهارت و نگرش فراگیران، تسهیل دستیابی به اهداف آموزشی برای فراگیران، دادن بازخورد به فراگیران، آگاهی از میزان شایستگی و توانایی تدریس خود و پرورش خودراهبری مهمترین مولفههای شایستگی تدریس ادراک شده اعضای هیأت است که بر دستاوردهای تحصیلی دانشجویان اثر مثبت و معنادار دارد. در جدول1 بهطور خلاصه به برخی از این پژوهشها اشاره شده است.
جدول 1: خلاصهای از پژوهشهای صورت گرفته در خصوص شایستگی تدریس از دیدگاه دانشجویان
ردیف |
پژوهشگر |
نتایج |
1 |
Satarri (2014) |
نتایج نشان داد مهمترین ویژگی از دیدگاه دانشجویان، دانشپژوهی، روش تدریس مناسب، قدرت برقراری ارتباط، شخصیت فردی، جو کلاس، محور قرار دادن رشد دانشجو، ارزشیابی مناسب از دانشجو است. |
2 |
Raadabadi et al 2014)) |
به تعیین مهمترین مولفههای موثر بر اثربخشی تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد بیان شیوا، ساده و انتقال واضح مطالب بیشترین تاثیر را در اثربخشی تدریس اساتید دارد |
3 |
Salimi & Ramazani (2015) |
شناسایی مولفههای تدریس اثربخش و ارزیابی وضعیت تدریس از نظر خبرگان برنامه درسی انجام شد. نتایج نشان داد مولفههای روابط انسانی، طرح درس مطلوب، توجه به محیط یادگیری، انجام دقیق روش تدریس مناسب، ویژگیهای شخصیتی مدرس و ارزشیابی به موقع، بیشترین تاثیر را بر متغیر تدریس اثربخش دارد. |
4 |
Asadi, Khalili & Hamtan 2016 |
عوامل و مولفههای اثربخش از دیدگاه دانشجویان دانشگاه کردستان شامل مهارت آموزشی، ارزیابی نظاممند و منش فردی بود. از دیدگاه اعضای هیأت علمی علاوه بر علاوه بر مهارت آموزشی و منش فردی، خصوصیات اخلاقی و عوامل ارتباطی نیز شامل شد. |
5 |
Mohammadi, 2017)) |
از نظر دانشجویان بهداشت حرفهای مهمترین عامل در کیفیت تدریس؛ دانش پژوهی، روش تدریس، قدرت ایجاد ارتباط و شخصیت فردی بود. |
6 |
Agbetsiafa 2010)) |
مهارت پرسیدن، ارتباط روشن، سازماندهی دروس، بازخورد اثربخش، آغاز دروس با مرور و خاتمه با خلاصه، کاربردپذیری در همه موقعیتهای یادگیری بود. |
7 |
Abdolmaleki, Maleki & Asadi 2018)) |
با هدف شناسایی مولفههای تدریس اثربخش اساتید رشته برنامه ریزی درسی از دیدگاه دانشجویان انجام شد، نتایج نشان داد؛ ویژگیهای علمی، مهارتهای تدریس، مدیریت کلاس، ویژگیهای اخلاقی، انگیزش و ارزشیابی 6 بعد شناسایی شده در کیفیت تدریس اساتید از نظر دانشجویان بود. |
8 |
Khadivi & Seyyedkalan (2018) |
نتایج نشان داد از دیدگاه استادان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان عوامل فردی و حرفه ای استادان، اجرای موفق برنامه درسی، ارزشیابی آموزشی، مدیریت کلاسی فضای فیزیکی دانشگاه، عوامل برون ساختاری و درون ساختاری بیشترین نقش را دارند. |
9 |
Mazloomi and et al (2018) |
از دید دانشجویان علوم پزشکی، توانایی برقراری ارتباط، داشتن تجربه تدریس، انتقادپذیری، خلاقیت، ارائه مطالب، نظم منطقی و تدریس به زبان ساده از مهمترین ویژگی یک استاد خوب است. |
10 |
Salimi et al 2018)) |
به منظور شناسایی جایگاه شایستگی تدریس از منظر دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز انجام شد، نتایج نشان داد؛ از دیدگاه دانشجویان دورهی دکتری مهمترین شایستگی اعضای هیأت علمی در یک دههی آینده، شایستگی پژوهشی است. همچنین مهمترین موضوعی که در رابطه با فعالیتهای تدریس، پژوهش و آموزش اعضای هیأت علمی در یک ههی آینده اهمیت دارد، وفور اطلاعات در دسترس و فناوریهای نو است. |
11 |
Yarmohmmadzadeh et al 2018)) |
ویژگی شخصیتی و سبک رهبری کلاس درس استادان را در کیفیت تدریس آنها موثر دانستهاند. از بین ویژگیهای شخصیتی، مولفههای برونگرایی، باوجدان بودن و توافق با مولفههای توان علمی و رفتار علمی دارای همبستگی مثبت و معنادار بود. |
نکته حائز اهمیت در ارتباط با پژوهشهای صورت گرفته، توجه به تنها بخشی از شایستگیهای اعضای هیأت علمی در فرایند آموزش است. باید به این نکته توجه داشت که به دلیل ماهیت در حال تغییر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، شایستگیهای مورد نیاز اعضای هیأت علمی دائما در حال تغییر و تحول است.اهمیت نقش شایستگیهای تدریس ادراک شده اعضای هیأت علمی در موفقیت موسسات آموزشی برای دستیابی به مطلوبیتهای آموزشی و سازمانی و همچنین ایجاد شرایط مطلوب در توسعهی دستاوردهای تحصیلی در دانشجویان قابل توجه استDorisva et al, 2015)). لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی شایستگی تدریس اعضای هیات علمی با توجه به شرایط در حال تغییر بوده است. بنابراین تلاش شد با نگاهی به یافتهها و پژوهشهایی که در این زمینه صورت گرفته، مولفههای اصلی شایستگی تدریس از منظر دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد مورد شناسایی قرار گیرد.
روش پژوهش
این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شد. در انجام پژوهش پدیدارشناسی، پژوهشگر با پدیدههای مورد پژوهش ارتباط نزدیک دارد و میخواهد خود را در جریان تجربه این پدیدهها بشناسد. بهعبارت دیگر، پدیدارشناسی به جهان، آنچنان که به وسیله یک فرد زیسته میشود، نه جهان واقعیتی که چیزی جدای از انسان باشد، توجه دارد(Chanari, 2007). جامعه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد 98-1397 بودند که از میان آنها 22 نفر به روش نمونهگیری هدفمند[1] و با بیشترین تنوع[2] انتخاب شدند. فرایند گزینش افراد تا زمانی ادامه پیدا کرد که در جریان کسب اطلاعات هیچ داده جدیدی پدیدار نشد. لذا جمعآوری دادهها تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت تعداد مشارکتکنندگان به 22 نفر رسید. جمعآوری دادهها، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته[3] انجام گرفت. به این صورت که ابتدا سوالات کلی برای شروع مصاحبه مطرح و بر اساس پاسخ نمونهها، روند مصاحبه هدایت میشد. مصاحبهها با تعیین وقت قبلی و انتخاب محل با نظر شرکتکنندگان انجام گردید. بدین ترتیب پس از هماهنگیهای انجام شده، مصاحبهها در محل کار مشارکتکنندگان انجام شد. مدت زمان هر مصاحبه بر حسب شرایط و تمایل شرکتکنندگان از 30 تا 45 دقیقه به طول می انجامید. در جدول 2 مشخصات و ویژگیهای جمعیت شناختی مشارکت کنندگان در پژوهش ارائه شده است.
جدول 2. ویژگیهای جمعیت شناختی
کد مشارکت کننده |
جنسیت |
رشته تحصیلی |
مقطع تحصیلی |
1 |
زن |
علوم تربیتی |
کارشناسی ارشد |
2 |
زن |
تربیت بدنی |
کارشناسی ارشد |
3 |
مرد |
تربیت بدنی |
کارشناسی |
4 |
زن |
علوم تربیتی |
دکتری |
5 |
مرد |
مهندسی |
کارشناسی ارشد |
6 |
مرد |
مهندسی |
کارشناسی ارشد |
7 |
زن |
مدیریت دولتی |
کارشناسی |
8 |
زن |
ریاضی |
دکتری |
9 |
مرد |
مهندسی |
کارشناسی |
10 |
مرد |
زبان انگلیسی |
کارشناسی ارشد |
11 |
زن |
کشاورزی |
کارشناسی ارشد |
12 |
مرد |
حقوق |
دکتری |
13 |
زن |
علوم سیاسی |
کارشناسی ارشد |
14 |
زن |
مشاوره |
دکتری |
15 |
مرد |
روانشناسی |
دکتری |
16 |
مرد |
مدیریت دولتی |
کارشناسی ارشد |
17 |
زن |
اقتصاد |
کارشناسی |
18 |
زن |
حسابداری |
کارشناسی ارشد |
19 |
مرد |
مهندسی |
کارشناسی ارشد |
20 |
مرد |
مهندسی |
دکتری |
21 |
زن |
ادبیات |
کارشناسی ارشد |
22 |
زن |
شیمی |
کارشناسی ارشد |
برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. Maarofi & Yosafzadah (2009) مضمون را پر ارزشترین واحدهایی که در تجزیه و تحلیل محتوا باید مدنظر قرار گیرند تعریف کرده اند. منظور از مضمون معنای خاصی است که از یک کلمه یا جلمه یا پاراگراف مستفاد می شود. این مضامین فضای خاص و مشخصی را اشغال نمی کنند، چون یک جمله ممکن است چند مضمون داشته باشد و یا چند پاراگراف متن، ممکن است فقط یک مضمون داشته باشد. بنابراین بلافاصله بعد از انجام مصاحبه، مطالب پیاده سازی می شد. سپس با خواندن دقیق و مکرر مصاحبهها و توصیف شرکتکنندگان سعی در درک بهتر و هم احساس شدن با آنها می شد. در مرحله دوم سطر به سطر دادهها مورد بررسی قرار گرفت و جملات معنیدار مرتبط با موضوع اصلی پژوهش علامتگذاری شد. سپس معانی استخراج شده، کدگذاری شدند. در مرحله بعد دستهبندی کدها آغاز و پس از بازخوانی مکرر کدها مفاهیم احصاء شده درون دستهها و خوشههای موضوعی قرار داده شد و تمهای اصلی به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها، با رویکرد استقرایی ابتدا پاسخهای بدست آمده به طور مکرر جهت استخراج کدها بازخوانی شدند که این فرایند پیوسته تا استخراج کدها و نام گذاری تداوم یافت و در مرحله بعد کدها بر اساس شباهتها و یا تفاوتهایشان به طبقاتی دسته بندی شدند و سپس نمونه نقل قولهای مربوط به هر دسته از مصاحبه کنندگان بیان شد. روایی و پایایی پژوهش با در نظر گرفتن چهار معیار: باورپذیری[4]، انتقال پذیری[5]؛ وابستگی[6] و اعتماد پذیری[7] مورد ارزیابی قرار گرفت. باور پذیری به بازنمایی کافی سازه اجتماعی که محقق در پی بررسی آن است، اشاره میکند و برای باورپذیر کردن اقداماتی نظیر: بررسی و درگیری طولانی مدت با دادها، مشاهده مستمر، تطابق همگونی یافته ها، تحلیل دادههای متضاد، بررسی تفسیر دادههای خام و گفتگو با همکاران صورت گرفت. انتقال پذیری؛ مشابه تعمیم پذیری نتایج در رویکرد کمی به پژوهش است. وابستگی؛ به ثبات نتایج در طول زمان اشاره میکند و تایید پذیر بودن این مولفه به میزان تایید ویژگی دادههای مورد بررسی پژوهشگر توسط خوانندگان اشاره میکند(Momeni Rad, Ali Abadi, Fardanash, & Mazini, 2013). به این منظور برای بررسی اعتبار فرایند کدگذاری، از شیوه کدگذاری مجدد برای حداقل بیست درصد از مصاحبهها استفاده شد. در فرایند اعتبار سنجی یافتهها، با قرار دادن متن مصاحبهها در اختیار مشارکت کنندگان، پژوهشگران سعی کردند به این نتیجه برسند که آیا ادراکات آنها از مصاحبه درست است یا خیر؟ همچنین در طی فرایند تحلیل دادهها با استفاده از روش های؛ تطابق همگونی یافته ها، بازخورد مشارکتکنندگان و خبرگان غیر مشارکتکننده، از اعتبار تحلیلها اطمینان حاصل شد.
یافته ها
از مجموع 22 نفر شرکت کننده در پژوهش، 12 نفر زن و 10 نفر مرد بودند. میانگین مدت زمان مصاحبههای انجام شده 38 دقیقه بود. شایستگیهای مورد نیاز تدریس اساتید در6 مضمون اصلی[8] و 31 مضمون فرعی[9] و 254 کد باز شناسایی و طبقه بندی گردید که در جدول3 ارائه شده است.
جدول 3. شایستگی های تدریس از دیدگاه دانشجویان در قالب مضامین اصلی و فرعی
مضامین اصلی |
مضامین فرعی |
مهارت آموزشی |
ویژگی علمی و اطلاعاتی اساتید، تسلط بر موضوع، آشنایی با روشهای مناسب تدریس، انتقال واضح مطالب، فن بیان و شیوایی بیان موضوع، داشتن طرح درس مشخص، داشتن برنامه سالانه، ماهانه و هفتگی و روزانه با اهداف مشخص آشنایی با شیوه های ارزشیابی، ارزشیابی منظم و سازنده |
مهارت پژوهشی
|
ارائه مطالب بر اساس تحقیقات، تلفیق پژوهش در آموزش، روحیه پژوهش محوری تشکیل تیمهای تحقیقاتی، پرورش پژوهشگر |
اخلاق حرفهای |
انتقادپذیری و عدم واکنش منفی، داشتن تعهد کاری |
مهارتهای ارتباطی |
مهارت ارتباطی موثر، کم شدن فاصله بین استاد و دانشجو، ایجاد انگیزه و اعتماد در دانشجو، خوشبینی |
ویژگیهای شخصیتی |
قاطعیت استاد، بیان احساسات و اعتقادات خویش به نحوی مناسب، رفتار عادلانه استاد، توجه به تفاوتهای فردی |
الگو بودن، ویژگیهای ظاهری، مدیریت زمان، رعایت نظم در کلاس، وقت شناسی، |
|
مدیریت کلاس
|
ایجاد محیط جذاب و مناسب برای یادگیری، ایجاد جو و فضای باز |
1- شایستگی آموزشی
یکی از عمدهترین وظایف اعضای هیأت علمی در هر نظام آموزشی، تدریس و راهبری جریان یاددهی-یادگیری است. در این راستا مطالعات متعددی در ایران و نیز در سایرکشورهای انجام گرفته است که دلیلی بر اهمیت این حیطه خاص از وظایف عضو هیأت علمی است. فعالیتهای چشمگیر آموزشی و خلاقیتهای فردی در این حیطه باید به خوبی تشویق شوند، تا باعث افزایش خلاقیتها و انگیزهها در حیطه آموزشی شوند(Zahedi & Bazargan, 2014).
1-1- ویژگی علمی و تخصصی: از جمله شایستگی های اصلی آموزشی اساتید توانایی مهارتهای تدریس، و برخورداری از دانش موضوعی در حیطۀ شغلی خود و برخورداری از نظام معرفتی پیچیدهتر و دقیقتر و به طوری که بتوانند مسائل تدریس و تربیت را به خوبی دریابند و به نیازهای شاگردان پاسخ دهند است. بطوری که یکی از یافتههای پرتکرار در اظهارات تمام مشارکتکنندگان عبارت بود از: "یک استاد شایسته باید به طور عمیق دانش و تخصص و مهارت انتقال دانش داشته باشد بسیاری از اساتید دانش را دارند ولی مهارت انتقال آن را به دانشجو ندارند(مشارکت کننده3)."، " به نظر من بیش از هر موضوع تسلط استاد بر موضوعی که میخواهد تدریس کند اهمیت دارد و بعد بروز بودن مطالب است که باعث جذب دانشجویان به کلاس و توجه آنها میشود(مشارکت کننده 5 و 7). " ، "به نظر من اساتید باید آنلاین باشند و اطلاعاتشان بهروز باشد بعضی از اساتید سر کلاس از همان جزواتی که چندین ترم تدریس میکردند استفاده میکنند اساتید باید به دنبال ارتقا سطح علمی خود نیز باشند(مشارکت کننده 8 و 15)".
1-2- استفاده از روش تدریس مناسب: استاد حرفهای در تدریس، کسی است که دانش و تجربهی کافی دارد و روش تدریس نیز میداند؛ یعنی اینکه میداند چه روشها و فنونی را در کجا و چگونه به کار گیرد تا کلاس کارآمد و اثر بخش داشته باشد. اساتیدی که هر سه ویژگی دانش، تجربه و روش را توأمان دارا باشند، از شایستگی حرفهای لازم برخوردارند. بسیاری از مشارکت کنندگان داشتن علم را به تنهایی نشانه شایسته بودن اساتید نمیدانستند بلکه، تجربه لازم در امر آموزش و انتقال مطالب به دانشجویان را مهم می دانستند.
"بیشتر اساتید به شیوه اساتید خودشان و الگوبرداری از روشهای گذشتگان تدریس می کنند. البته دلیلش میتواند هم استاد باشد و هم دانشجویان. چون دانشجویان تمایل به جزوهنویسی دارند بنابراین اساتید هم تلاشی برای بروزرسانی اطلاعات و معلومات نمیکنند. اگر اساتید با فنون و شیوههای تدریس جدید آشنا باشند، می توانند در بهبودی مهارت و افزایش یادگیری دانشجویان خیلی موثر باشند(مشارکتکننده 8)". همچنین مشارکتکننده 11 اظهار داشت: " تدریس باید تنوع داشته باشد به نظر من در رشته ما تدریس به صورت پرسش و پاسخ خیلی بهتراست، اساتید نباید وابسته به اسلاید باشند هر چیزی که بهصورت نوشتاری و دیداری باشد در ذهن بهتر میماند(مشارکت کننده 11)"
1-3- انتقال واضح مطالب: فن بیان استاد یکی از شایستگیهای حرفهای اساتید است. در این زمینه میتوان به بیان مطالب به زبان شیوا قابل فهم و منسجم، ارائه مثالهای روشن، چهارچوب و ساختارمندی ارائه مطالب در کلاس اشاره کرد. بسیاری از دانشجویان معتقد بودند یک استاد باید توانایی انتقال مطالب را به دانشجویان داشته باشد.
"به نظر من باید استاد بتواند با زبان ساده مسائل پیچیده را بیان کند، به آهستگی مبحث را تدریس کند تا دانشجو متوجه شود (مشارکت کننده3و 9)." " قدرت بیان استاد بسیار مهم است گاهی ما با اساتیدی کلاس داریم که به لحاظ علمی آدمهای توانمندی هستند ولی قدرت بیان و لحن سخن گفتن آنها طوری است که توقع نداریم، با خود فکر میکنیم این فلان استاد بزرگ است! به نظر من استاد باید علاوه بر سواد روز، توانایی انتقال مطالب را داشته باشند که این متفاوت از سواد علمی است(مشارکت کننده 4)."
1-4- داشتن طرح درس مشخص: یکی از کارهای اصلی هر عضو هیأت علمی، مدیریت فرایند یاددهی-یادگیری است. آموزش فعالیتی تصادفی و بی قاعده نیست. یک عضو هیأت علمی باید از قواعد کار خود به خوبی آشنا و بدان پایبند باشد. برای مثال داشتن طرح درس و برنامهریزی قبلی عضو هیأت علمی برای آموزش یک الزام است. نداشتن برنامه و هدف فرد را در رسیدن به اهدافش سردرگم میکند.
برخی مشارکتکنندگان در این خصوص چنین بیان کردند: "به نظر من اساتید باید از قبل محتوای درسی را که قرار است ارائه دهند مشخص کنند. هرچند حتی اگر از قبل بدانیم شاید محتوای درس را مطالعه نکنیم ولی باز هم به نظر من باید اساتید موضوع مورد بحث را از قبل مشخص کنند(مشارکت کننده 19 و 8)." " به نظر من اساتید باید مباحثی را که میخواهند تدریس کنند با زمان کلاس تنظیم کنند. بعضی از کلاسهای ما طولانی و خستهکننده است و مطالبی که بیان میشود خیلی ایجاد انگیزه نمیکنند. بهتر است بیشتر مسائل مورد نیاز بیان بشود(مشارکت کننده 11)".
1-5- شیوههای ارزیابی آموختهها: این مضمون بیانگر توانایی و مهارتهایی است که اساتید برای سنجش دانش، مهارت و نگرش فراگیران از اهداف آموزشی در فرایند و تجارب یادگیری به کار میگیرند. برخی از مشارکت کنندگان ابراز داشتند، ارزشیابی اساتید از مباحث تدریس شده در پایان کلاس در ایجاد توجه و تمرکز دانشجویان به تدریس مهم است. در اظهارات مشارکتکنندگان در پژوهش، مکررا بر این نکته تاکید میشد که ارزشیابی دانشجویان باید بهطور منظم و تاکید بر ارزشیابی تکوینی در فرایند تدریس و بصورت منصفانه و دقیق انجام شود.
بطور نمونه برخی از مشارکتکنندگان در این رابطه چنین بیان داشته اند: "اساتید باید ارزیابی از آموختههای دانشجویان در انتهای بحث داشته باشند تا توجه دانشجویان به مباحث تدریس باشد. بین دانشجویان نباید تبعیض قائل بشوند و نظرات شخصیشان را در ارزشیابی و نمره دادن دخالت بدهند( مشارکت کننده9 و 22)" ، " به نظر من ارزشیابی باید به صورت تشریحی باشد نه تستی و بیشتر از مباحث شایع باشد و بر اساس رفرنس مشخص شده و گفته های سر کلاس(مشارکت کننده 7)". "اساتید نباید دانشجویان را از امتحان بترسانند و از نمره به عنوان وسیلهای برای کنترل دانشجویان استفاده کنند(مشارکتکننده 16). " و یا بیان عباراتی همچون "فرایند ارزشیابی بر اساس مطالب و محتوای ارائه شده در کلاس باشد" و یا "استمرار بحثهای کلاسی و ارزشیابی از آنها" نشان از اهمیت ارزشیابی در شایستگی تدریس اساتید دارد.
2- شایستگی پژوهشی
وظیفه اصلی دانشگاه و اعضای هیأت علمی، توسعه علمی است. توسعه پایدار و همه جانبه جز بر مدار دانشگاه و نظام آموزشی پایدار و پژوهشی پاسخگو و کارآمد نمیچرخد، حوزه پژوهشی به عنوان یک حوزه مهم در شایستگی اعضای هیأت علمی مشخص شده است. سرمایهگذاری در تحقیقات و تولید و نوآوری علمی از بالاترین ارزش افزوده برخوردار است(Zahedi & Bazargan, 2014). مشارکت دانشجو در کارهای علمی و پژوهشی و نقش رهبری و تسهیلگری توسط مدرس در کیفیت تدریس اساتید موثر است. بیان عباراتی همچون روحیه جستجوگری، تشویق دانشجویان به پژوهش و تحقیق علمی نشان از اهمیت این شایستگی در تدریس اساتید بود. از مقولههای فرعی شناسایی شده در این حوزه ادغام پژوهش در آموزش، ارائه مطالب بر اساس تحقیقات، و تشکیل تیمهای تحقیقاتی بود.
2-1- تلفیق پژوهش در آموزش: تجربه مشارکتکنندگان نشان از این واقعیت داشت که در محیطهای دانشگاهی اگر آموزش با پژوهش ادغام شود و مطالب به صورت تجربی و مبتنی بر تحقیقات باشد یادگیری بهتر صورت خواهد گرفت. در این رابطه برخی مشارککنندگان بیان کردند: "در محیطهای دانشگاهی بهترین نتیجه در اثر بیان نتایج تحقیقات بدست میآید. مطالب کاربردی و تجربی نه صرفا بیان موضوعات تئوری. باید بتواند در کلاس جدیدترین یافتهها و نتایج پژوهشها را در آن موضوع بیان کند(مشارکت کننده 3 و 14) " ، "ما انتظار داریم استاد به آخرین مطالب علمی منتشر شده در همان مباحثی که تدریس میکند تسلط داشته باشد، نه آن که صرفا بر اساس رفرنسی که 10 سال قبل تالیف شده تدریس کند. رسالت یک استاد باید تدریس آن چه درست است باشد نه آنچه که تعیین شده برای تدریس(مشارکت کننده 17)".
2-2- ارائه مطالب بر اساس تحقیقات: بسیاری از مشارکت کنندگان انجام پژوهش و تحقیقات را رکن جدایی ناپذیر یک عضو هیات علمی میدانستند. در این رابطه مشارکتکننده 6 چنین گفت: "وقتی یک استاد تدریس خود را بر اساس جدیدترین یافته ها بیان میکند از این لحاظ که فکر میکنی به روز است خیلی خوب است(مشارکت کننده 6)." " به نظر من دانشپژوهی اساتید بسیار مهم است ولی مقالههایی که کاربردی باشد و نتایج آن پژوهش را برای ما بیان کنند این طوری سطح علمی دانشگاه هم بالا میرود(مشارکت کننده 1)."
2-3- تشکیل تیمهای تحقیقاتی: با توجه به اینکه قسمتی از وظایف عضو هیأت علمی منوط به امور پژوهشی است، تشویق دانشجویان به انجام امور پژوهشی و انجام کارهای پژوهشی مشترک با دانشجویان و ارتقا علمی آنان با توجه به فعالیتهای پژوهشی، ضروری است. برخی مشارکتکنندگان وظیفه اساتید را ایجاد فضای شور و اشتیاق برای تقویت انگیزه در فراگیران برای شرکت در کاوشگری و روحیه جستجوگری و به چالش کشیدن ذهن دانشجویان در کلاس بیان کردند. برخی از اظهارات اینگونه بیان میشد؛ بهطور مثال مشارکتکننده 17 اظهار داشت: "به نظر من بحث در مورد مسائلی که هنوز بدون پاسخ مانده است و دعوت از دانشجویان برای انجام تحقیق در این موارد بسیارخوب است و در دانشجو ایجاد انگیزه و روحیه پژوهش میکند (مشارکت کننده 17)" ، " ... شرکت اساتید در کنگرهها و سمینارها مهم است، برگزاری کنفرانسهای دانشجویی و تشویق دانشجویان برای شرکت در این کنفرانسها یا برگزاری جلسات پرسش و پاسخ، به نظر من اساتید باید از بین دانشجویان تیمهای تحقیقاتی ایجاد کنند و انتقال تجربه را به شکل هرمی از بالا به پایین انتقال دهند(مشارکت کننده 13 و 20)".
3- صلاحیت عاطفی و ارتباطی
بعد عاطفی با؛ علاقه، انگیزش، نگرش یا ارزشگذاری سروکار دارد. در اکثر پژوهشهای انجام شده در زمینه تدریس اساتید، اثری از روابط عاطفی و تعامل بین استاد و دانشجو به چشم میخورد. هریک از افراد مشارکت کننده، دیدگاه خاصی در مورد این مقوله داشتند برخی معتقد بودند باید تا حد زیادی به دانشجو نزدیک و به لحاظ عاطفی و روانی با جلب اعتماد، فضای مناسبی برای فراگیر ایجاد کرد. از نظر (Conklin & Dessele (2007، مهمترین دلایل باقی ماندن اعضای هیأت علمی بعد از احساس استقلال در کار، برقراری روابط عاطفی و بین فردی است .
3-1- رابطه دوستانه با دانشجو. مهارت ارتباطی به مجموعه عناصری که به تعامل سازنده بین دانشجو و استاد می پردازد، اشاره دارد. بیشتر مشارکت کنندگان در نگاه خود، مهارت ارتباطی مناسب و مبتنی بر اعتماد متقابل را مورد توجه قرار دادند.
یکی از یافتههای پرتکرار که در اظهارات بیشتر مشارکتکنندگان وجود داشت، داشتن ارتباط حرفهای با دانشجویان در حالت متعادل بود. بهطور نمونه مشارکتکننده 19 چنین گفت: "یکی از موارد مهم به نظر من ارتباط استاد با دانشجو است که متاسفانه ارتباطات خیلی ضعیف است. اساتید سر کلاس حاضر میشوند درس خود را میدهند و میروند حتی بعضی از اساتید اسم دانشجویان خود را یاد نمیگیرند. هیچ ارتباطی نیز برقرار نمیشود. اینها چیزهایی است که دانشجو را دلسرد میکند." "باید در رابطه با دانشجویان رعایت تعادل حفظ بشود نه خیلی صمیمیت زیاد و نه رابطه خیلی خشک باشد طوری که در کلاس احساس راحتی بکنیم و در تصمیمگیریها به نظرات ما هم توجه بکنند (مشارکتکننده 13).
3-2- کم شدن فاصله بین استاد و دانشجو: اساتید باید به دانشجویان خود مانند اعضای یک خانواده نگاه کنند و برجنبههای روابط بین فردی و عاطفی تاکید کنند. مهارتهای ارتباطی موثر باید یکی از اصولی باشد که مورد توجه اساتید قرار گیرد (Vahabi et al, 2012).
در این زمینه مشارکتکننده 12 اظهار داشت: "اینکه تقریبا تمام اساتید مدام ذکر کنند که نسبت به دانشجویان خود برتری دارند و اینکه ترس و وحشت در دانشجو ایجاد کنند تنها نتیجه آن ایجاد ناامیدی است. فاصله ما با اساتید خیلی زیاد است و این باعث عدم توانایی اساتید در ارتباط موثر و آموزش درست است در صورتی که باید بتوانند بدون اینکه فاصلهای بین استاد و دانشجو باشد، انتقاد کنند و پیشنهاد بدهند(مشارکت کننده 12)".
همچنین مشارکتکننده 5 نیز چنین گفت: "تا زمانی که اساتید به دانشجویان از بالا نگاه کنند هیج رابطه دوستانهای بین استاد و دانشجو ایجاد نمیشود. به نظر من یک استاد شایسته باید خاکی باشد وقتی احساس صمیمیت بین استاد و دانشجو بیشتر است احساس میکنی تدریس استاد بیشتر به دل می شیند".
3-3- ایجاد انگیزه و اعتماد در دانشجو: این مقوله بیانگر اقداماتی است که باعث ایجاد برانگیختگی و تداوم و نگهداری رفتارهای دانشجویان به سمت اهداف آموزشی میشود.در نگاه بسیاری از مشارکتکنندگان یک رابطه دوستانه در ایجاد اعتماد متقابل بین استاد و دانشجو و ایجاد انگیزه در دانشجویان بسیار مهم ارزیابی شد.
مشارکتکننده 12 اظهارات خود را اینطور بیان کرد: "دیدن دانشجویان به یک چشم و دلسوزی کردن، داشتن یک رابطه صمیمانه سبب میشود که دانشجویان به اساتید اعتماد کنند. احساس میکنم ایجاد اعتماد در عین جدیت، یک رابطه خوب و تاثیرگذار است (بیشتر مشارکت کنندگان). با ایجاد فضای همکاری بین دانشجو و استاد، به نحوی که دانشجو احساس مفید بودن کند، باعث ایجاد انگیزه در دانشجویان میشود و با پیگیری عملکرد دانشجویان باعث دلگرمی و پشتکار بیشتر میشود".
همچنین مشارکتکننده 16 در این زمینه چنین گفت: "بیشتر اساتید به علت مشغله کاری زیاد و تعداد زیاد دانشجو ارتباط کمی با دانشجویان خود دارند و زمان بسیار کمی را برای دانشجویان اختصاص میدهند در صورتی که ایجاد یک رابطه دوستانه مناسب، باعث ایجاد درک متقابل و شکلگیری حس مسئولیتپذیری و ایجاد انگیزه و اعتماد در دانشجو میشود".
4- اخلاق حرفهای استاد. اخلاق در تدریس، شاخهای از اخلاق در آموزش عالی است که مشخصکننده مسئولیتهای حرفهای یک استاد در تدریس و آموزش است و یکی از ابعاد تاثیرگذار در نهادینه کردن رویکردهای اخلاقی در رفتار حرفهای دانشجویان و خود اساتید است. اعضای هیأت علمی برای هدایت رفتار حرفهای خود از یک سری اصول لزوما نوشته نشده پیروی میکنند، برخی از مولفههای اخلاق حرفهای که اعضای هیأت علمی ملزم به رعایت آنها میباشند عبارتند از: صداقت، دقت و پذیرش عقاید جدید(Sharifi, Salimi & Ahmadi, 2011).
اخلاق حرفهای با عباراتی همچون: "در درجه اول رفتار حرفهای در حیطهی کاری که توام با احترام باشد اهمیت زیادی دارد و طرز رفتار در میزان گیرندگی دانشجو موثر است(مشارکت کننده3 و 15)." یا عبارت " داشتن سعه صدر، تواضع، فروتنی، وقت گذاشتن خارج از زمان معمول و... شایستگیهایی است که یک استاد باید در خود تقویت کند(مشارکت کننده 4) " بیان شد. یا " باید انتقادپذیر باشد و تامل و ارزیابی انتقادی از عملکرد خود داشته باشد". همچنین مشارکتکننده 8 در این زمینه اذعان داشت: "به نظر من باید از برترینهای اخلاقی تجلیل شود، اخلاق مداری خیلی مهم است".
برخی از مشارکتکنندگان نیز به تعهد کاری اشاره داشتند و آن را لازمه کار اساتید دانستند. بهطور مثال مشارکتکننده 19 چنین گفت: " اساتید باید در قبال وظیفه و شغلشان تعهد کاری داشته باشند و نسبت به یادگیری و پیشرفت دانشجویان خود و خودشان احساس تعهد و مسئولیت داشته باشند".
5- ویژگیهای شخصیتی:
مجموعه ای از ویژگیهای فردی است که زیر بنای نظام رفتاری افراد را تشکیل میدهند و میتواند بر چگونگی تشخیص و تفسیر محیط اطراف به وسیله افراد اثر بگذارند (Cortzii, 1997). "صرف نظر از ویژگیها و مولفههای لازم علمی، لازم است استاد به لحاظ ارتقای شخصیت و نقش خود کوشش نماید. در واقع تک بعدی بودن در دنیای امروز پذیرفته نیست و یک عضو هیأت علمی باید در کنار مراتب علمی عوامل جانبی را نیز رعایت کند( مشارکت کننده 9)".
5-1- قاطعیت استاد: تعدادی از مشارکتکنندگان بیان کردند، رفتار قاطع استاد در مدیریت کلاس مهم است. برخی از اظهارات این گونه بیان شد: "استاد باید مهربان و افتاده باشد و در عین حال اینقدر با شخصیت و مثبت باشد که خودش برای خودش احترام ایجاد کند و یک جدیت خاصی هم در رفتارش باشد(مشارکت کننده 6)" ، " هیچگاه کنترل کلاس از دستش خارج نشود. داشتن قاطعیت در مدیریت کلاس نقش دارد. منتها همراه آن بی احترامی به شخصیت دانشجو نباشد(مشارکت کننده 9 و 16)".
5-2- رفتار عادلانه استاد. بسیاری از مشارکت کنندگان در نگاه خود به شایستگی تدریس به نوع برخورد و رفتار استاد با دانشجویان تاکید داشتند. عباراتی همچون "فروتنی و نرمی و خوشرویی" ، "عدم خردهگیری بیمورد"، "احساس خوشرویی و لحن مناسب با دانشجویان"، نشان از رفتار عالانه اساتید دارد.
مشارکتکننده 6 و 17 اظهار داشتند: "رفتار اساتید با دانشجویان باید با احترام، نظم و بردباری باشد. با دانشجویان بحث و جدل نداشته باشد تا دانشجو راحتتر سوالات خود را بپرسد، اساتید نباید وقتی سوالی میپرسیم ما را ضایع کنند یا مسخره کنند، خیلی وقتها شده برای ما سوال پیش آمده، اما از ترس تخریب کردن شخصیت سوال را نمیپرسیم(مشارکت کننده 6 و 17)." همچنین مشارکتکننده 20 در این رابطه گفت: " اساتید باید مهربان و پاسخگوی سؤالات هرچند سوالات سطحی دانشجویان، باشند. گاهی اساتید به دانشجویان با تاسف نگاه میکنند یا حتی میگویند شماها چیزی نمیشوید گاهی حتی سوالاتی را که میپرسیم مسخره میکنند اساتید باید با برخورد مناسب فضای راحت و بدون استرس را برای یادگیری دانشجو ایجاد کنند".
برخی از مشارکتکنندگان رفتار عادلانه اساتید را در غالب احترام به تنوع فرهنگها، جنسیت، تفاوتهای فردی و .... بیان کردند. بهطور مثال، مشارکتکننده 11، چنین گفت: " اساتید باید اختلاف سلیقهها، تفاوتهای فردی، فرهنگی و تواناییهای دانشجویان خود را درک کنند و به آنها احترام بگذارند(مشارکت کننده 11)".
5-3- الگو بودن: منظور از الگو بودن، توانایی ارائه تصویری نمادین از خود در رفتار و منش، به گونهای که سرمشق افراد گروه و نمایانگر رفتارهای مطلوب باشد.
" یک استاد شایسته باید یک الگو و نمونه، برای دانشجویان باشد چه از نظر شخصیت آموزشی و آکادمی و چه از نظر شخصیتی و اخلاقی باید فردی متواضع، منعطف و دلسوز باشد(مشارکت کننده 19)." " اساتید باید شخصیت خودشیفته و وسواسی نداشته باشند دارای بینش، خوش برخورد و باگذشت باشند. گاهی اوقات دانشجویان بعضی خطاها را انجام میدهند اساتید باید صبور باشند (مشارکت کننده 12)." برخی از مشارکتکنندگان به ویژگیهای ظاهری اساتید اشاره داشتند مشارکتکننده 5 در این زمینه بیان داشت: "به نظر من یک فرد آکادمیک باید ظاهری آراسته و مرتب داشته باشد و از پوشیدن لباسهای نامناسب و ظاهر نامتعارف اجتناب کند."
6- مدیریت کلاس:
مدیریت کلاس درس؛ رهبری کردن امور کلاس درس از طریق تنظیم برنامه درسی، سازماندهی مراحل کار و منابع، سازماندهی محیط به منظور بالا بردن کار نظارت بر پیشرفت دانشجویان و پیش بینی مسائل بالقوه است. بهبود محیط یادگیری و جو حاکم بر کلاس میتواند در عرصه یادگیری و یاددهی متفاوت باشد؛ جو یا محیط، نمادی از برنامه درسی بوده و به منزله روح و محیط حاکم بر کلاس درس میباشد و یک تعیینکننده رفتاری و نشانگر ادراک دانشجویان از محیط پیرامون خود در عرصه یادگیری استNosrati Hashi, Hatami, & Mottaghi, 2015) Noroozi,).
6-1- ایجاد محیط مناسب یادگیری: در کلاسی که سرزندگی و پویایی وجود دارد، اغلب تحرک و پویایی زیادی بین اعضای کلاس مشاهده میشود و وقایع تازهای در کلاس بهوجود میآید. در محیطهای سرشار از شادمانی، افراد کلاس احساس راحتی و آرامش دارند(Zahedi & Bazargan, 2014). اساتیدی که قادر باشند فضای کلاس را به فضایی مطلوب وانگیزشی تبدیل کنند، نظم و پویایی را در کلاس ایجاد خواهند کرد. در این زمینه برخی مشارکتکنندگان چنین بیان داشتند: "تدریس باید همراه با بیان گفتههای شاد و آموزشی باشد. استاد باید با انرژی و درک مطلبی که قرار است آموزش دهد، فضای شادی را برای دانشجویان ایجاد کند اساتیدی که الگو هستند همیشه سرحال و شاد سر کلاس حاضر میشوند(مشارکت کننده 5)" ، "هرچه استاد پرانرژی با هیجان و فعال تر باشد از نظر شیوه بیان بیشتر در یادگیری تاثیر دارد. تا این که با یک صدای ثابت و بدون تحرک و فقط از روی اسلاید بخواند. بیشتر کلاسهای ما فضای خستهکننده، بیانگیزگی و ناامیدانه است(مشارکت کننده 4 و 16)".
برخی از مشارکتکنندگان اعتقاد داشتند کلاس باید فضای امن و مطمئن برای یادگیری فراگیران باشد، به طور مثال مشارکتکننده 18 چنین گفت: "باید آزادی بیان در کلاس داشته باشم بهطوری که همه بتوانند در مباحث مختلف کلاسی شرکت کنند" و "کلاس درس نباید یکنواخت و خستهکننده باشد استاد با تحرک و انرژی که میگذارد میتواند جو کلاس را خیلی بانشاط و جذاب کند(مشارکتکننده 9)".
6-2- مدیریت زمان: مدیریت زمان بهعنوان یکی از شایستگیهای اعضای هیأت علمی است. در نگاه بعضی از شرکتکنندگان اهمیت به وقت دانشجویان و برگزاری جلسات آموزشی و رعایت وقت قانونی کلاس، داشتن برنامهریزی کوتاه مدت و بلندمدت در کلاس، مورد توجه قرار گرفت.
برخی از مطالب در این زمینه به این شکل بیان شد: "این خیلی مهم است که، استاد برای کار خود و برای وقت دانشجویان خود اهمیت قائل شود و از وقت کلاس حداکثر استفاده را ببرد. مهمتر این که کلاسها را دائما کنسل نکنند چون این مسئله واقعا بی انگیزگی در دانشجو بوجود میآورد(مشارکت کننده 6). "مشارکتکننده 13 نیز اذعان داشت "... به نظر من اساتید باید چنان برنامهریزی داشته باشند که در مدت زمان کلاس بتوانند مطالبی را که بیشترین و بهترین کاربرد را دارند ارائه بدهند".
مهارت آموزشی |
مهارت ارتباطی |
اخلاق حرفه ای |
مدیریت کلاس |
ویژگی شخصیتی |
مهارت پژوهشی |
شایستگی تدریس |
شکل1. شایستگی تدریس اعضای هیات علمی
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف تعیین مهمترین مولفههای شایستگی تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. چرا که، اولین مسئولیت هر نظام آموزش عالی اطمینان از مدرس و تدریس اثربخش است.تدریس اثربخش به عوامل متعددی وابسته است که شناخت هرکدام از این عوامل میتواند در بهبود کیفیت تدریس موثر باشد، همچنین تضمین کیفیت یاددهی- یادگیری مستلزم توجه جدی به تمامی عوامل درگیر در فرآیند یاددهی - یادگیری است. یکی از این عوامل شایستگی تدریس اساتید است. نتایج به دست آمده از یافتههای پژوهش نشان داد از دیدگاه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد شایستگی تدریس، مهارت آموزشی، مهارت پژوهشی، مهارت بین فردی و ارتباطی، اخلاق حرفهای، مهارت فردی و شخصیتی و مدیریت کلاس منجر به شایستگی تدریس اساتید میشود.
یکی از یافتههای پژوهش مهارت آموزشی بود. مهارت آموزشی شامل زیر مقولههایویژگی علمی و تخصصی، انتقال واضح مطالب، استفاده از طرح درس مناسب، ارزیابی نظاممند آموختهها است. این مضمون به توانمندی اساتید در زمینه کاربرد روشها، اصول و راهبردهای تدریس در فرایند یادگیری کلاس اشاره دارد که منجر به مدیریت موفق کلاس درس میشود. در تبیین این ابعاد و مولفه میتوان گفت اعضای هیأت علمی نه تنها باید دارای مهارتهای تخصصی باشند بلکه باید توانایی ارائه درس، سازماندهی و ارزیابی را نیز داشته باشند. ویژگی علم و دانش و ارائه مطالب نو، در جنبه مهارتهای حرفهای تدریس؛ ویژگی انتقال شفاف و واضح مطالب و نیز آمادهسازی کلاس برای تفکر و بحث، سازماندهی، توالی و تنظیم مطالب، شیوه سنجش و ارزیابی، قضاوت درست و رعایت اعتدال بهعنوان مهمترین شاخصهای تدریس اثربخش است. یک عضو هیأت علمی بایستی قبل از شروع تدریس و در یک موقعیت و فضای مطلوب و با در نظر گرفتن عواملی چون؛ توانایی دانشجویان، انتخاب منابع و متون آموزشی مناسب، مشخص کردن سرفصلهای درس را برای جلسه آینده طراحی نماید تا زمینه مناسبی برای تدریس فراهم کند.
در پژوهشSiti Nurul & Amirul, 2017))، مهارت آموزشی به عنوان یکی از ابعاد شایستگی تدریس اساتید شناسایی شده است. نتایج پژوهش2011) (Peyman, Zarian & Sadeghifar, نمایانگر این نکته است که مهمترین ویژگی یک استاد توانمند از دیدگاه دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا، توانایی استاد در پاسخ به سوالات و اطلاعات تخصصی استاد است. همچنین در پژوهش انجام شده توسط(2016)Khalili & Asadiکه به بررسی دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان در رابطه با تدریس اثربخش پرداخته شده؛ از نظر دانشجویان و اعضای هیأت علمی مهارت آموزشی یکی از مولفههای اصلی و بنیادی تدریس اثربخش شناسایی شد.
در تبیین این مولفه پژوهشی باید گفت پژوهش یکی از مهمترین ارکان رشد و توسعهی پایدار جوامع در دههای آینده است. چرا که جوامع با حرکت شتابان و رو به رشد جامعهی جهانی و شکاف عمده بین کشورها در میزان دسترسی به علم و تکنولوژی نوین روبه رو هستند. در این بین دانشگاهها باید به رشد و توسعه پژوهش در اعضای خود بهویژه اعضای هیأت علمی همت گمارند. زیرا بیتردید آینده متعلق به کشورهایی خواهد بود که در زمینه انجام پژوهش و تولید علم رشد یافته باشند. شایستگی پژوهش به معنی داشتن دانش در زمینه شیوههای پژوهش، ملاحظات اخلاقی در زمینه مهارت چاپ و نشر است.
یافته های پژوهشSalimi et al,(2017) نشان داد که از دیدگاه دانشجویان دکتری مهمترین شایستگی اعضای هیأت علمی رشتههای فنی و مهندسی در یک دههی آینده، شایستگی پژوهش خواهد بود. Sinclair, Barnacle & Cuthbertl (2013) معتقدند اعضای هیأت علمی باید بتوانند دانشجویان را به پژوهشگران مستقل تبدیل کنند. در پژوهش انجام شده توسطBonakdari, Mahran, Mahrozadah & Hashami (2016)، که به بررسی ویژگیهای استاد شایسته از نظر اعضای هیأت علمی پرداختند توانایی در پژوهش به عنوان یکی از شایستگیهای شناسایی شده بود.
یکی دیگر از مولفههای اثربخش در شایستگی تدریس اساتید مهارت بین فردی و روابط انسانی مطلوب استاد با دانشجویان است. این مضمون بیانگر علاقه، انگیزش، نگرش یا ارزشگذاری میباشد. متغیرهایی نظیر توانایی ایجاد ارتباط صمیمی با فراگیران، دسترس بودن در ساعات غیردرسی، عدم استفاده از تقویتکنندههای منفی، توانایی ایجاد انگیزه یادگیری در فراگیران و استفاده از روشهای مناسب برای برقراری ارتباط با فراگیران را در بر میگیرد. اگر اساتید حتی در بهترین سطح دانش و تخصص باشند اما فاقد مهارتهای ارتباطی و عاطفی باشند، نمیتوانند در فراگیران نفوذ کرده موجب تسهیل یادگیری شوند. این تعاملات به منظور هدایت و راهنمایی دانشجو بسیار مهم بوده و سبب صمیمیت بیشتر بین اساتید و دانشجویان خواهد شد. توجه به مولفه قدرت ارتباط موجب ایجاد محیط دوستانه و تعاملی و نبود تبعیض در کلاس درس میگردد. چنانچه این رابطه به خوبی برقرار شود؛ هدف های آموزشی با کیفیت و سهولت بیشتری تحقق مییابد (Sattari, 2014). زیرا مدرسی که علاقمند به توسعه ارتباط با فراگیران خود میباشد، علاوه بر آنکه گوینده خوب و فعالی در کلاس درس است، شنونده خوبی نیز هست .برقراری ارتباط دانشجو با استاد نه تنها باعث اعتماد به نفس و انگیزه یادگیری در دانشجو میگردد تا حدودی زیادی سازنده جوی است که میتواند یادگیری را دلنشین و آسان یا بالعکس، آن را خستهکننده و
دشوار سازد. Singleton & Newman (2009)، بر این باورند که اساتید دانشگاه در اداره کلاسهای خود باید به سمتی حرکت کنند که دانشجویان، متفکر، خلاق و مستقل پرورش یابند و لازمه این کار داشتن انعطاف و برخورد دوستانه و همراه با احترام با دانشجویان میدانند.
نتایج تحقیق((2019 Ehsani-Chimeh & Karamali , Salimi Yaghoubi, نشان داد؛ برقراری ارتباط صمیمانه با دانشجو و تسلط بر موضوع درس اهمیت بسیار بالایی برای دانشجویان در ارزشیابی اساتید دارد. برقراری یک ارتباط مناسب میتواند موجب ایجاد انگیزه و حتی پیشرفت تحصیلی در دانشجویان گردد. اگر ایجاد ارتباط مناسب و تبادل اطلاعات و افکار بین دانشجو و استاد به خوبی برقرار گردد ادراک کامل و یادگیری نیز به بهترین صورت انجام خواهد گرفت.
اخلاق حرفهای اساتید یکی دیگر از یافتههای پژوهش حاضر بود؛ توجه به رشد و توسعه همه جانبه و به ویژه اخلاقی استاد، میتواند منجر به بهبود عملکرد کلاسی دانشجویان شود. بر این اساس هدف از بهکارگیری اخلاق حرفهای در تدریس ترسیم اصول اخلاقی پایهای است که مسئولیتهای حرفهای اساتید را مشخص میسازد و یکی از ابعاد تاثیرگذار در نهادینهکردن رویکردهای اخلاقی در رفتار حرفهای دانشجویان و اساتید استKoster & Dengerink, 2008)). اساتیدی که اصول اخلاق حرفهای مانند رعایت حقوق فراگیری، تعاملات مطلوب علمی و اجتماعی با دانشجویان، را در فرایند تدریس و آموزش رعایت میکنند، موجب ارتقای کیفیت فرایندهای یاددهی-یادگیری میشود. این ویژگیها؛ حس مسئولیت طلبی در یادگیری و آموزش، شوق به آموختن و انگیزه بیشتر برای یادگیری را در دانشجویان تقویت میکند(2013 .(Babasafari, Marzoghi, Faqih & Torkzadeh, صلاحیت شخصیتی و فردی همان رفتار مشاهده شده اساتید است که نمود ابعاد شناختی و عاطفی در عمل است. این بعد نشانگر آن است که گفتار و کردار مدرس در ساختن محیط تدریس- یادگیری اثربخش نقش کلیدی دارد. متغیرهای تشکیلدهنده این عامل شامل احترام گذاشتن به دیدگاههای دیگران، وقت شناسی و حضور به موقع در کلاس، شوخطبعی و برخورداری از روحیه مناسب در زمان تدریس، رعایت عدالت بین فراگیران میباشد. توجه به مولفه شخصیتی موجب میشود که دانشجویان از رفتارهای اساتید الگو برداری کنند توجه به مولفه فردی و داشتن شخصیت مناسب میتواند باعث رضایت بالای دانشجو در طول فرآیند تدریس گردد.(2017) Najafi, Maleki, Farhani Farmahini & Jafari Harandi، در نتایج پژوهشهای خود اذعان نمودند که از نظر دانشجویان اعتماد به نفس، شخصیت و متانت، خوش اخلاقی، نظم از اهمیت بالایی برخوردار است. آنها معتقدند که در امر تدریس نه تنها آموزش استاد، بلکه شخصیت و منش و رفتار او در کلاس میتواند در افزایش شور و شوق و انگیزه دانشجو برای یادگیری و در نهایت ارتقاء آموزش موثر باشد. بهعبارت دیگر، در فرایند تدریس فقط تجارب علمی و دیدگاههای علمی استاد نیست که موثر واقع میشود، بلکه تدریس اقتضائات خاص خود را دارد و شخصیت استاد در ایجاد شرایط یادگیری و تغییر و تحول فراگیران بسیار موثر است. خصوصیات رفتاری همچون؛ صداقت، رفتار عادلانه، انعطاف پذیری، وقت شناسی و ... منجر به تدریس موفق میشود.
در پژوهشSiti Nurul, Azkiyah, Amirul & Mukminin (2017) ویژگی شخصیتی یکی از مولفههای اصلی در کیفیت تدریس اساتید شناسایی شده است. همچنین در پژوهش انجام شده توسط((2016 Asadi & Khalili، که به بررسی عوامل اصلی و بنیادی تدریس اثربخش در آموزش عالی از دیدگاه دانشجویان و اعضای هیأت علمی انجام شده است شایستگی شخصیتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان مولفه اصلی در تدریس اثربخش شناسایی شده است.
مدیریت کلاس نیز یکی از مولفههای اثرگذار در شایستگی تدریس اساتید شناسایی شد. این مضمون بیانگر مهارت اساتید در زمینه خلق و ساختن محیط یادگیری سازنده بهمنظور فعال و درگیر کردن هرچه بیشتر دانشجویان در فرایند یادگیری در کلاس درس است. ایجاد محیط آموزشی و یادگیری مناسب در کلاس، ایجاد پویایی و فضای شاد و نشاط متناسب با یادگیری در کلاس درس و دقت در مدیریت زمان و فراهم ساختن مدیریت کلاسی دموکراسی محور، کیفیت تدریس را افزایش میدهد. محیط شاد و مفرح کمک میکند که خلاقیت و تواناییهای دانشجویان بروز کند و انگیزش و امنیت ذهنی آنها افزایش پیدا کند. مدرس باید محیط آموزشی و امکانات یادگیری را چنان سازماندهی کند که به صورتی زنده و منطقی با زندگی فراگیران ارتباط پیدا کند. زیرا روش های نو و ابتکاری منطبق با زندگی آنها موقعیت کلاس را جذابتر کرده و رغبت و تلاش آنها را در یادگیری افزایش می دهد. هرچه جو کلاس درس خالی از استرس و اضطراب باشد و رابطه قوی انسانی واجتماعی بین استاد و دانشجویان و دانشجویان با یکدیگر برقرار باشد، نگرش مطلوبتری نسبت به یادگیری پیدا میکنند(Jafari Sani, Balochzade & Bahmanabadi, 2013). در پژوهشAsadi & Maleki (2018) Abdolmaleki, که به شناسایی مولفههای تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان برنامه ریزی درسی پرداختند شده است یکی از مولفههای اصلی شناسایی شده در پژوهش مدیریت کلاس بود. همچنین(2019) Lazarides & Buchholz، در پژوهش خود به بررسی کیفیت تدریس ادراک شده توسط دانشجویان پرداختند. نتایج نشان داد مدیریت کلاس و حمایت استادان باعث کاهش اضطراب دانشجویان و افزایش کیفیت تدریس میشود. همچنین در پژوهش(Hubackova (2015 مدیریت کلاس یکی از مولفههای اصلی در تبیین پدیده تدریس اثربخش شناسایی شد.
به طور کلی میتوان گفت قابلیت اعضای هیأت علمی ضامن بقا و تداوم نظام آموزشی و دستیابی به هدفهای والا است. بنابراین هرچه قابلیت و توانمندی اعضای هیأت علمی افزایش یابد، به همان میزان کیفیت تدریس بهبود مییابد و اعضای هیأت علمی در انجام وظایف و فعالیتهای حرفهای خود عملکرد بهتری خواهند داشت. اعضای هیأت علمی با کسب توانمندی و قابلیتهای لازم در خود به واسطه کسب شایستگیهای شناختی، عاطفی، رفتاری منجر به نوآوری در زمینه آموزشی و پژوهشی برای دانشگاه خواهند شد. هچنین مطلوب بودن شایستگی تدریس ادراک شده منجر به ارتقای دستاوردهای تحصیلی دانشجویان میگردد. بنابراین لازم است به انواع قابلیتها ضروری برای رسیدن به موفقیت حرفهای مجهز شوند.