2024-03-29T08:37:38Z
https://trj.uok.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7708
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
تدوین مدل علّی سرزندگی تحصیلی بر اساس جوعاطفی خانواده، محیط یادگیری سازندهگرای اجتماعی و درگیری تحصیلی با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه
جمیله
فخاریان
ابوالقاسم
یعقوبی
مجید
ضرغام حاجبی
حسین
محققی
هدف: هدف این پژوهش، تدوین مدل سرزندگی تحصیلی دانشآموزان بر اساس جو عاطفی خانواده، محیط یادگیری سازندهگرای اجتماعی و درگیری تحصیلی با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی بود. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه شهر ساوه در سال تحصیلی 99-1398 بود که نمونهای به حجم 347 نفر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده شامل پرسشنامههای محیط یادگیری سازنده گرایی اجتماعی Haghayeghi & Karshki (2015)؛ درگیری تحصیلی Reeve & Tseng (2011)؛ جو عاطفی خانواده (1964) Hill Bern؛ خودکارآمدی تحصیلی (Morgan & Jinks (1999 و سرزندگی تحصیلی Dehghanizadeh & Chari (2013) بود. جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که ادراک از محیط یادگیری سازندهگرایی اجتماعی و جو عاطفی خانواده اثر مستقیم بر خودکارآمدی تحصیلی ندارند اما درگیری تحصیلی بر خودکارآمدی تحصیلی اثر مستقیم دارد. درگیری تحصیلی و جوعاطفی خانواده اثر مستقیم بر سرزندگی تحصیلی ندارند در حالیکه ادراک از محیط یادگیری سازندهگرایی اجتماعی بر سرزندگی تحصیلی اثر مستقیم دارد. خودکارآمدی تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی اثر مستقیم و معنادار دارد. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که فقط درگیری تحصیلی با میانجیگری خودکارآمدی بر سرزندگی تحصیلی اثر دارد.
محیط یادگیری سازندهگرای اجتماعی
جوعاطفی خانواده
درگیری تحصیلی
خودکارآمدی تحصیلی
سرزندگی تحصیلی
2019
09
23
28
1
https://trj.uok.ac.ir/article_61293_728019239ceaeb29accbff587fad9e2e.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
رابطه باورهای معرفتشناختی و فلسفههای آموزشی با رویکردهای تدریس دانشجو معلمان
فرامرز
محمدی پویا
سهراب
محمدی پویا
احمد
زارعی
مهدیه
خسروی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای معرفتشناختی و فلسفههای آموزشی با رویکردهای تدریس دانشجو معلمان صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بوده و از نظر هدف پژوهش نیز، کاربردی میباشد. جامعه پژوهش متشکل از کلیه دانشجو معلمان پردیس الزهراء(س) دانشگاه فرهنگیان استان سمنان ، با حجم نمونه 122 نفر است. ابزار گردآوری دادهها نیز شامل سه پرسشنامه باورهای معرفتشناختی، فلسفههای آموزشی و رویکردهای تدریس با تأیید روایی و پایایی مناسب بود. آزمونهای توصیفی و همبستگی و روشهای فراوانی، آزمون کلموگروف ـ اسمیرنف، آزمون تی تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اولویت باورهای معرفتشناختی دانشجو معلمان، «دانش ساده» بوده و اولویت فلسفههای آموزشی ایشان «بازسازی گرایی» بود و همچنین رویکرد تدریس «شاگرد محور» را بیشتر مورد تأکید قرار دادهاند. بر اساس نتایج، باور معرفتشناختی دانش ساده با رویکرد تدریس معلم محور و شاگرد محور، و باور معرفتشناختی یادگیری سریع نیز با رویکرد تدریس معلم محور و شاگرد محور ارتباط مثبت و معناداری دارد. باور معرفتشناختی دانش قطعی با رویکرد تدریس معلم محور و باور معرفتشناختی تغییرناپذیری نیز با رویکرد تدریس معلم محور دارای ارتباط مثبت و معنادار میباشد. همچنین فلسفههای آموزشی ضرورت گرایی و پایدارگرایی با رویکرد تدریس معلم محور، و فلسفههای آموزشی پیشرفت گرایی و بازسازی گرایی با رویکرد تدریس شاگرد محور ارتباط مثبت و معنادار دارند. در نهایت نتایج نشان دادند که باورهای معرفتشناختی دانش ساده، یادگیری سریع و دانش قطعی و همچنین فلسفههای آموزشی ضرورت گرایی و پایدارگرایی قابلیت پیشبینی رویکردهای تدریس را دارند.
باورهای معرفتشناختی
فلسفههای آموزشی
رویکردهای تدریس
دانشجو معلمان
2019
09
23
51
29
https://trj.uok.ac.ir/article_61169_bdf8bcf73feb41c7d26a4c59c98cb8f0.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان با استفاده از داستانهای بومی در رشد اخلاقی دانش آموزان ابتدایی
انور
نویدیان
شهرام
واحدی
اسکندر
فتحی آذر
رحیم
بدری گرگری
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان (فبک) در رشد اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96-1397 انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان مریوان بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس از دو مدرسه ابتدایی پسرانه و دخترانه تعداد 316 دانش آموز انتخاب و به روش تصادفی ساده (هر گروه 158 دانش آموز) در گروههای آزمایش و کنترل قرار داده شدند. به تعداد 17 جلسه آموزش فلسفه برای کودکان ارایه گردید. داده های رشد اخلاقی با استفاده از پرسشنامه مهارتهای اخلاقی (Naevaez, 2008) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان در رشد اخلاقی دانش آموزان دختر و پسر تأثیر مثبت و معناداری دارد (f(1,314)=16/47, p
رشد اخلاقی
فلسفه برای کودکان
داستان بومی
دانش آموزان ابتدایی
2019
09
23
68
53
https://trj.uok.ac.ir/article_61284_865f42a2b5928b4ecf1c445b8b21bc7e.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
اثر تکنیک های نگارش در پیشرفت مهارت انشانویسی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی
مریم
کیان
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تکنیک های نگارش در پیشرفت مهارت انشانویسی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل تعیین شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی ناحیه 2 شهر یزد بود که تعداد 30 نفر به عنوان نمونه، به روش تصادفی خوشه ای در دو گروه پانزده نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. همچنین تلاش شد تا از طریق همتاسازی آزمودنی ها و انتخاب تصادفی آنها، متغیرهای مزاحم کنترل شوند. گروه آزمایش به مدت شش جلسه آموزشی، تکنیک های انشاء نویسی (شامل خلاصه نویسی، ساده نویسی، قواعد، مقدمه نویسی، جمع بندی نویسی، نتیجه گیری) را آموختند و گروه کنترل به شیوه معمول و بدون یادگیری تکنیک ها، درس انشاء را طی کردند. آزمون پیشرفت تحصیلی درس انشا، که روایی و پایایی آن تعیین شد، قبل و بعد از مداخله، برای گروه ها اجرا گردید. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در قالب آزمون کوواریانس تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش انشانویسی بر پیشرفت درس انشاء در دانش آموزان، به ویژه در بخش های اساسی قواعد و سازماندهی، به طور چشمگیری موثر بوده است. در پایان، پیشنهادهای کاربردی برای تقویت مهارت انشانویسی دانش آموزان دوره ابتدایی ارائه شد.
برنامه درسی انشاء
تکنیک های انشاءنویسی
پیشرفت مهارت نگارش
دوره تحصیلی ابتدایی
2019
09
23
89
69
https://trj.uok.ac.ir/article_61186_05ed8865e2f9b8ac97abc52f07808523.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
شناسایی موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی
غلامرضا
شمس
فرزانه
تاری
مرتضی
رضایی زاده
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران است. روش: جهت شناسایی موانع، از روش کیفی میتنی بر مطالعه پدیدارشناسانه با مشارکت مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز استفاده شد، که از این جامعه، تعداد 8 نفر، بر اساس روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته نسبت به جمعآوری اطلاعات اقدام شد. یافتهها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین در دو سطح کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مجموع تعداد 8 مقوله که در بردارنده 21 مفهوم بود به عنوان اصلیترین موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش مجازی، استخراج شدند. یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، موانع زیرساختی شناسایی شده عبارتند از ضعف در ارتباطات شبکهای، ضعف پشتیبانی فنی از سوی واحد IT، ضعف زیرساختهای فیزیکی و سخت افزاری و موانع مدیریتی شامل و بیتوجهی و عدم حمایت مدیران سازمان، بیانگیزگی کارکنان، کمبود نیروی انسانی متخصص در زمینه فناوری، جدی تلقی نکردن آموزش مجازی از سوی سازمان و ضعف نظام تشویقی و انگیزشی سازمان است.
آموزش الکترونیکی
موانع زیرساختی
موانع مدیریتی
منابع انسانی
2019
09
23
116
91
https://trj.uok.ac.ir/article_61182_4f340c15e07bf57128b4fa75a0402079.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
نقش همزمانی آموزش دروس پایه طراحی در ارتقای هوش هیجانی، خلاقیت و انگیزه تحصیلی دانشجویان معماری (مورد مطالعه: درس مقدمات طراحی معماری دو)
بابک
مطیعی
فاطمه
مهدیزاده سراج
قادر
بایزیدی
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر روشهای تدریس ترکیبی (آموزش همزمان دروس پایه) و تفکیکی (آموزش مستقل دروس پایه) بر میزان هوش هیجانی، انگیزه تحصیلی و خلاقیت نوآموزان معماری در درس مقدمات طراحی معماری دو میباشد. روش: در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی بهصورت ترکیبی استفاده شده است. در بخش کمی، از روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسهای استفاده شده است. تجزیهوتحلیل دادههای کمی از طریق آزمون t دو نمونهای مستقل به کمک نرمافزار Spss انجام شده است. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی از طریق مشاهده آثار دانشجویان در طولترم و پایانترم و مبتنی بر نظریههای حاصل از مرور منابع کتابخانهای، بر اساس نظریه زمینهای انجام گردیده است. جامعه آماری در این پژوهش دو گروه 18 نفری از دانشجویان نیمسال سوم معماری میباشند که یکی با روش ترکیبی و دیگری با روش تفکیکی آموزش دیدهاند. یافتهها: نتایج نشان میدهد که آموزش دروس پایه با استفاده از روش ترکیبی موجب ارتقاء قابلیتهای فردی و اجتماعی نوآموزان شده و هوش هیجانی آنان را ارتقاء داده و با افزایش مهارتهای فردی، انگیزه درونی و بیرونی نوآموزان افزایش مییابد و ذهن نوآموز توانایی بیشتری در خلق ایدههای جدید داشته و قابلیت گسترش آن را بهواسطه تواناییهای کسب نموده، خواهد داشت.
آموزش ترکیبی
دروس پایه
هوش هیجانی
انگیزه تحصیلی
خلاقیت
2019
09
23
139
117
https://trj.uok.ac.ir/article_61292_97178e68642e7ea3a6fb080b0320c691.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
بررسی رابطۀ دانش مدیریت کلاس درس و خستگی عاطفی با نقش تعدیل گری خلاقیت
رضا
میرعرب رضی
مصطفی
عزیزی شمامی
فرخنده
گرایلی
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ دانش مدیریت کلاس درس و خستگی عاطفی با نقش تعدیلگری خلاقیت انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مدارس متوسطه دوم شهرستان سوادکوه در سال تحصیلی 97-1396 بود که تعداد آن برابر با 130 نفر بود و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، تعداد 59 معلم مرد و 54 معلم زن با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار Spss و Smart-PLS با آزمون هایt تک نمونه و مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی صورت گرفت. برای سنجش پایایی پرسشنامهها از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامههای دانش مدیریت کلاس، خستگی عاطفی و خلاقیت به ترتیب برابر با 0.82؛ 0.97 و 0.92 بدست آمد. یافته ها نشان داد دانش مدیریت کلاس معلمان بالاتر از حد متوسط قرار دارد و معلمان از سبک مدیریت آموزش برای مدیریت کلاس استفاده میکنند؛ وضعیت موجود خستگی عاطفی معلمان در حد متوسط و نسبتاً پایین و وضعیت موجود خلاقیت معلمان کمی بالاتر از حد متوسط قرار داشت. همچنین بین دانش مدیریت کلاس با خستگی عاطفی معلمان ارتباط منفی و معنادار (0.33-)؛ و بین خلاقیت با خستگی عاطفی معلمان ارتباط منفی و معنادار وجود داشت (0.47-)؛ و در نهایت، یافته ها بیانگر آن بود که خلاقیت نقش تعدیلگر را در ارتباط بین دانش مدیریت کلاس و خستگی عاطفی معلمان ندارد.
دانش مدیریت کلاس
خستگی عاطفی
خلاقیت
معلمان متوسطه
2019
09
23
157
141
https://trj.uok.ac.ir/article_61198_ff00eb2bd26d3fcdd6d7d16a9006fff6.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
الگوی چرخه حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه و توانمندیهای مورد نیاز آنان در هر مرحله
بتول
جمالی زواره
احمدرضا
نصر اصفهانی
محمدرضا
نیلی
هدف این مقاله تبیین چرخه حرفهای اعضای هیات علمی، ویژگیها، چالشها و دغدغههایی است که با مراحل حرفهای مرتبط است. روش مورد استفاده کیفی اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 26 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان بودند. نوع انتخاب نمونه هدفمند بوده است و انتخاب نمونهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. دادهها نیزاز طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته جمع آوری شد. برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل ساختاری و تفسیری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد اعضای هیات علمی از زمان ورود به حرفه تا زمان بازنشستگی و خروج از حرفه سه مرحله را طی میکنند. در مرحله اول در پی تثبیت جایگاه حرفهای هستند. در این مرحله اعضای هیات علمی برای تدریس و آموزش اهمیت زیادی قائلند. در مرحله دوم درصدد ارتقاء رتبه علمی و رسیدن به مرتبه استاد تمام هستند. در این مرحله، علیرغم دستیابی اعضای هیات علمی به ثبات شغلی، مسئله ارتقاء به مرتبه استادی، محرک آنان برای انجام موثر فعالیتهای حرفهای است. در مرحله سوم و پس از کسب مرتبه استادی، ممکن است شور و علاقه نسبت به فعالیتهای حرفهای ارتقاء یابد و یا اعضای هیات علمی دچار رکودعلمی شوند.
چرخه حرفه ای
اعضای هیات علمی
دانشگاه
2019
09
23
179
159
https://trj.uok.ac.ir/article_61252_8abebf601bb7f87b6aef7e890971af8c.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
اثربخشی آموزش گروهی خودتنظیمی هیجانی بر راهبردهای انگیزشی، اهمالکاری تحصیلی و سلامت روانی دانشآموزان
احمد
امانی
امید
عیسی نژاد
سمیرا
پشاآبادی
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی خودتنظیمی هیجان بر راهبردهای انگیزشی، اهمالکاری تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه دانشآموزان دورهی متوسطه شهر کامیاران در سال تحصیلی 95-96 میباشند. نمونه موردمطالعه 30 نفر بود که از بین افراد شرکتکننده 30 نفر انتخابشده بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای انگیزشی (MSLQ)، پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) بود. گروه آزمایش آموزش خودتنظیمی هیجان را به مدت 8 جلسه دریافت نمودند. پس از اتمام جلسات از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر اهمالکاری تحصیلی و برخی از مؤلفههای راهبردهای انگیزشی و برخی از سلامت روان مؤثر بوده است؛ و اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجان بعد از دو ماه همچنان باقیمانده است.
واژههای کلیدی: آموزش خودتنظیمی هیجانی
راهبردهای انگیزشی
اهمالکاری تحصیلی
سلامت روان
2019
09
23
208
181
https://trj.uok.ac.ir/article_61295_3a8f550973001da69e161c183a88136d.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
ارائه مدل ساختاری تأثیر ادراک دانشآموزان از محیط کلاس بر خودکارمدی تحصیلی و نگرش به علوم با میانجیگری ادراک از ارزیابی
محسن
حاجی تبار فیروزجایی
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری تأثیر ادراک دانشآموزان از محیط کلاس و ارزیابی بر خودکارمدی تحصیلی و نگرش به علوم در مدارس متوسطه سطح اول شهر بابل میباشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری، شامل 371 نفر از دانشآموزان میباشند که با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. جهت گردآوری دادهها، از پرسشنامه سنجش از محیط کلاس، پرسشنامه ادراک دانشآموزان از ارزیابی، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی و پرسشنامه نگرش به علوم استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات نیز از روشهای آمار توصیفی( میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین همۀ متغیرهای محیط کلاس درس و ادراک دانش آموز از ارزیابی با خودکارآمدی تحصیلی و نگرش به علوم رابطه مثبت و معناداری داشت. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که سه مقیاس محیط کلاس (برابری، حمایت معلم و وابستگی دانش آموزان) تاثیر مستقیم و مثبتی بر نگرش به علوم دارند. و دو مقیاس (جهت گیری تکلیف و درگیری دانشآموزان) تاثیر مثبتی بر خودکارآمدی تحصیلی دارند.
محیط کلاس درس
ادراک دانشآموزان از ارزیابی
خودکارمدی تحصیلی
نگرش به علوم
2019
09
23
226
209
https://trj.uok.ac.ir/article_61294_b29934a42e9f1e5a50e263207f78a623.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
بررسی تاثیر جو مدرسه بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری سبک مدیریت کلاسی
سعید
فرح بخش
مسلم
قبادیان
مریم
فرح بخش
راضیه
قنبری
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر جو مدرسه بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر خرمآباد با میانجیگری متغیر سبک مدیریت کلاسی انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر خرمآباد تشکیل دادند با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و بر اساس جدول ( krejcie & morgan) تعداد 360 نفر به عنوان نمونه از میان دانشآموزان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه جو مدرسه Hopin &Croft (1963)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی Morgan and Jinks (1999)و پرسشنامه سبک مدیریت کلاسWolfgang and Glickman (1986) بودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار Amos استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که جومدرسه بر خودکارآمدی تأثیر مثبت داشت .همچنین سبک مدیریت بر خودکارآمدی تأثیر مثبت داشته و نقش میانجی برای تأثیر جومدرسه بر خودکارآمدی موردتاییدقرارگرفت.
جو مدرسه
خودکارآمدی تحصیلی
سبک مدیریت کلاس
2019
09
23
242
227
https://trj.uok.ac.ir/article_61297_a503ce0d25c31b3d6b23de0a6515882a.pdf
تدریس پژوهی
2476-5686
2476-5686
1398
7
3
مدل بومی ارتقای آگاهی و نگرش معلمان استان کردستان نسبت به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
طالب
محمدی
رفیق
حسنی
مجید
محمدی
پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی _تحلیلی است. برای شناسایی عوامل موثر بر نگرش و آگاهی معلمان نسبت به سند تحول بنیادین، پس از تحلیل محتوای کیفی و سندکاوی، برای انتخاب نمونههای مصاحبه از تکنیک گلوله برفی با مشارکت 100 نفر از معلمان و صاحبنظران در زمینه پیادهسازی سند تحول بنیادین، استفاده شد. دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و با در نظر گرفتن شرایط علی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر، مجموعه راهکارها و راهبردهای عملیاتی در راستای ارتقای آگاهی و نگرش معلمان استان کردستان نسبت به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در قالب زیر نظامهای ششگانه سند تحول و به صورت یک مدل پیشنهاد شد. برای تامین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل مقبول بودن، انتقالپذیری، اطمینان پذیری و تاییدپذیری استفاده شد. از جمله ویژگیهای این الگو میتوان به بومی بودن، توجه به ویژگیهای مخاطبان، علمی بودن، اختصاصی بودن، بدیع بودن و واقعنگری اشاره کرد.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
آگاهی
نگرش
معلم
2019
09
23
264
243
https://trj.uok.ac.ir/article_61051_73c7756c3f14ba1b6042301bb0a61bf9.pdf